زمینههای نفوذ را ببندیم!
موافقان به احصای دستاوردهای توافق میپرداختند و مخالفان و منتقدان در شمارش ضعفها و چالشهای آن سعی بلیغ از خود نشان میدادند. کشوقوس این مباحث و تداوم آن از به هدف نشستن تیر دوقطبیسازی القایی دشمن خبر میداد. از اینرو، مقام معظم رهبری با فراستی ویژه و با مشاهده نشانهها و ادلههای متقن از تحول پارادایمی سیاستها و راهبردهای آمریکا از سیاستهای سلبی و تقابلی به سیاستها و راهبردهای ایجابی تعاملی، هسته مرکزی این تغییر راهبرد را تلاشی برای «نفوذ به ساختارهای سیاسی، اقتصادی و بهویژه فرهنگی» جمهوری اسلامی ایران تشخیص دادند و تصریح کردند که ما قاطعانه مسیر نفوذ دشمنان به داخل ساختارها را بستهایم و خواهیم بست.
با وجود این تشخیص بهموقع و تکرار هشدارها و مراقبتها به تمام مسئولان، بهویژه دولتیها که مستقیماً در بحث مذاکره درگیر هستند و همچنین، به مردم درباره مراقبت از لایههای متداخل سناریوی نفوذ که بهصورت ترجیعبند از دیدار اعضای مجمع جهانی اهلبیت تا دیدار سراسری با فرماندهان سپاه تکرار شده است، به نظر میرسد آنطور که باید و شاید مورد توجه واقع نشده است. سند این مدعا سخنان جدید رئیسجمهور آمریکا و دیگر مسئولان این کشور است که همچنان از امید فراوانشان به گشایش بیشتر زمینههای تعامل با جمهوری اسلامی ایران دل بستهاند. به راستی، آیا سیگنالهایی از داخل ایران در قالب موضعگیریهای سیاسی یا اقدامات دیپلماتیک، نظیر دستدادن «یهویی» وزیر محترم امور خارجه با رئیسجمهور اوباما در لابی سازمان ملل در تقویت این امیدواریها نقش و سهمی ندارند؟!