از پدر پرسیدم برای چی انقلاب کردید؟ پاسخ داد: برای اسلام؛
گفتم: مگه اون وقتها نماز نمیخوندی؟...چرامگه مسجد نمیرفتی؟...چرا مگه مکه نمیرفتی؟... هه همه بیدارشین ببینین چی داره سرمون میاد؟ (رایج شده در فضای مجازی)
در متن این شبهه رایج شده در فضای مجازی، بیست خط شعار و اعداد و ارقام داده، اما در نهایت توصیهی بسیار خوبی کرده است؛ بالاخره نه تنها خوب، بلکه لازم و واجب است که "همه بیدار باشیم و ببینیم که چی به سرمون داره میاد"؟! ائمه اطهار علیهم السلام بسیار توصیه کردند که "حکمت را برای فرا گرفت" اگر چه در سینه کافر باشد.
از جمله بلاهایی که نه تنها هر روز، بلکه هر ساعت و هر دقیقه به سرمون میآد، بمباران ضد تبلیغی در فضای مجازی، علیه فرهنگ، دین، ارزشها، مملکت، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران است.
محتوا و ترکیبات این بمبهای اتمی و شیمیایی، چیزی نیستند، به جز چند کلمه، که در قالب چند جمله به هم بافته شده و بر سر عقل، ذهن، فرهنگ، دین و ایمان، ارزش و اخلاق، هویت دینی و ملی و خلاصه استقلال و عظمت یک کشور و یک ملت ریخته میشوند و قربانیهای فراوانی میگیرند.
متن فوق نیز از همین بمبهاست که البته بسیار قدیمی است، منتهی چون گویا از یک سو مطالبشان تمام شده و از سویی دیگر امکانات جدید ارتباطات، شرایط مساعدتری برای فرافکنی فراهم نموده، دائم دور میزنند و همان مطالب کهنه و قدیمی را تکرار میکنند و حتی حوصله ندارند که دست کم انشایش را تغییر دهند.
تردید ننمایید که اصلاً چنین گفتگویی بین پدر و فرزندی برقرار نشده است، بلکه یک انشاء است. مثل همان انشایی که میگفت: «دیروز سر کلاس دانشآموز از معلمش پرسید که شیطان چگونه وارد بهشت شد ...، و معلم پاسخ نداشت - لینک!»؛ جالبتر این بود که هر کسی گمان میکرد خودش اولین و تنها کسی است که به این متن دسترسی یافته، لذا مدعی میشد که دیروز سر کلاس خودمان اتفاق افتاده است! و صدها شبههی شعاری مشابه دیگر که دائم تکرار میشوند.
الف - بله، در همان زمان حیات رسول الله صلوات الله علیه و آله، عدهای به ظاهر مسلمان و منافق صفت نیز مسجدی جهت فتنه و انحراف درست کردند که نامش "مسجد ضرار" شد و دستور به تخریب و حتی به آتش کشیدن خرابهاش آمد – خوارجِ امام کُش نیز نماز میخوانند و روزه میگرفتند – معاویه و یزید هم به نام "اسلام" بر مردم حکومت میکردند و امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را ترور کردند و آن به سر مسلمانان آوردند که میدانیم. سایر خلفای اموی و عباسی نیز همینطور.
پس، سؤالِ مگر نماز نمیخواندی، مگر روزه نمیگرفتی و به مسجد نمیرفتی و ...، سخنی سبک و حاکی از اسلام ناشناسی گویندگان است.
ب – بدون هیچ انقلابی نیز میشود نماز خواند و روزه گرفت و به مسجد رفت؛ اما مشکل عمدهی مسلمانان (که البته مشکل اکثریت مردم است) از همان ابتدا، ظاهرنگری و سطحی بینی و بیبصیرتی بوده و هست. همان موقع امام حسین علیه السلام فرمودند که "دین لقلقهی زبان شده است و به هنگام امتحان معلوم میشود که دینداران کم هستند". قبل از آن خداوند متعال در قرآن کریم و حتی خطاب به خود مؤمنین فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ - اى کسانى که ایمان آوردهاید، چرا چیزى مىگویید که انجام نمىدهید؟ / الصف، 2»
انقلاب کردیم که از آنان نباشیم و از دینداران باشیم.
ج – ما برای این که مرتب نماز بخوانیم، انقلاب نکردیم، این کار را که سعودیها بیشتر از ما انجام میدهند، آن هم در مکه و مدینه و با تلفظی بسیار صحیحتر؛ بلکه انقلاب کردیم تا اسلام ما نیز «اسلام امریکایی و انگلیسی" نباشد – بلکه اسلامی باشد که دشمنان قسم خورده اسلام برایش کف و سوت نزنند – اسلامی باشد که کفار مستکبر و ظالم را به غیض آورد، چنان که آورده است.
**- آن امریکایی مستکبر و خونخوار – آن انگلیسی فریبکار و استعمارگر و آن اسرائیلی غاصب و بچهکُش، از همان ابتدا فهمیدند که ما چرا "الله اکبر" گویان به خیابان ریختیم و "مرگ بر شاه" گفتیم و به انقلاب خود رنگ و صبغهی "اسلامی" دادیم؟! لذا از همان ابتدا موضع خصمانه گرفتند و این ملّت را به خاک و خون کشیدند. اما این ایرانی بیبصیرت، خودفروش و خودزن نفهمیده و هنوز میپرسد: برای چه انقلاب کردید، مگر نماز نمیخواندید؟ البته او هم میداند، منتهی خوشش نمیآید. همان ذلت را بیشتر میپسندد. پس خودش را به نافهمی میزند.
د – پیش از انقلاب نیز نماز میخواندیم، اما فقط میخواندیم. اما چون کمی دقت کردیم و دیدیم که قبلهی ما "واشنگتن، لندن و تلآویو" شده است، گفتیم: این را قبول نداریم، ما میخواهیم خداوند را بندگی کنیم. خداوندگارهای کاذب و فراعنه نیز گفتند: به هیچ وجه نمیشود؛ حق ندارید که بدون اجازهی ما ایمان بیاورید و قبله عوض کنید، به خاک و خونتان میکشیم. پس مجبور شدیم تا برای تغییر قبله و نمازی که نماز باشد، انقلاب کنیم.
«قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَکُمْ إِنَّ هَـذَا لَمَکْرٌ مَّکَرْتُمُوهُ فِی الْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ» (الأعراف، 123)
ترجمه: فرعون گفت: «آیا پیش از آنکه به شما رخصت دهم، به او ایمان آوردید؟ قطعاً این نیرنگى است که در شهر به راه انداختهاید تا مردمش را از آن بیرون کنید. پس به زودى خواهید دانست.
«لأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ» (الأعراف، 124)
ترجمه: همانا البته دستها و پاهاى شما را بر خلاف یکدیگر (یکى از راست و یکى از چپ) خواهم برید، سپس بىتردید همگى شما را به چوبه دار خواهم آویخت.
این همان کاری بود که فرعون زمان با ما کرد. اما وقتی به خاطر تغییر قبله، ما را به خاک و خون کشیدند و سالها کشتار کردند، تازه فهمیدیم که "نماز" چیست و چه آثار و برکاتی دارد؟ قبله کدام است؟ و چرا نماز از سنخ "اقامه = قیام" است و نه از سنخ "خواندن"؟ و فهمیدیم که چرا انقلاب کردیم و چه کار بزرگی انجام دادیم.
ﻫ – پیش از انقلاب نیز قرآن میخواندیم، زیاد هم میخواندیم، مرتب ختم انعام داشتیم، غافل از این که خودمان نیز مبدل به "انعام = چهارپایان" شدهایم! گرگها به ما علفی میدهند که بخوریم و چاق شویم، تا ما را بکُشند و بخورند.
برای نجات از این وضعیت اسفبار، منتظر بودیم که از آسمان فرجی برسد، اما آن گاه که کمی به همین قرآنی که میخواندیم توجهمان دادند، فهمیدیم که خداوند متعال میفرماید: بله، نصرت الهی و غیبی هست، جنودالله از ملائکه هم هستند، اما «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ - ر حقیقت، خدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند / الرّعد، 11».
و – تصمیم گرفتیم که سرنوشتما را خودمان رقم بزنیم، نه فراعنه. گفتیم: چرا رییس مملکت را امریکا و انگلیس تعیین کنند، خودمان انتخاب میکنیم، خواه انتخابمان درست نباشد و بنیصدر را انتخاب کنیم، و خواه خوب و درست باشد و رجایی را انتخاب کنیم. بالاخره خودمان انتخاب میکنیم.
گفتند: شما را چه به این غلطها؟! شما کی هستید که انتخاب هم بکنید؟! حتی شاه شما را که ما انتخاب کردیم، حق انتخاب نخست وزیرش را هم ندارد، نخست وزیر هم حق انتخاب وزیرش ندارد و وزیر هم حق تصمیمگیری ندارد و ... – همه بندگان ما هستید! از ناحیه خود سفیری میفرستیم تا او شما را بر اساس اهداف، منافع و امیال ما اداره کند ....؛ پس ما هم انقلاب کردیم تا چنین نباشد. آنها نیز ما را به خاک و خون کشیدند.
ز- گفتیم: ما مسلمانیم و قرنهاست که نماز و قرآن میخوانیم، پس چرا نخست وزیر ما، وزیر آموزش و پروش ما، رییس ارتش ما، رییس سازمان امنیت ما، رییس ورزش ما، رییس صدا و سیمای ما ... همه بهایی هستند؟! گفتند به شما ربطی ندارد، خفه شوید و سر جای خودتان بنشینید، وگرنه پاسختان را با گلوله میدهیم. و همین کار را هم کردند. منتهی ما نه تنها خفه نشدیم، بلکه زنده و پویا شدیم.
ح – انقلاب کردیم تا مانند دورهی پادشاهی قاجار، خاک مملکت را به چند کیسه زر، مقداری دلار، کمی ارزاق و چند تا زن خارجی، نفروشند. انقلاب کردیم تا مانند دورهی پادشاهی محمد رضا پهلوی، خاک این کشور (بحرین) را با یک اشارهی گوشهی چشم انگلیس، تقدیم نکنند – انقلاب کردیم تا حتی اگر یک سوم این مملکت را اشغال کردند، هشت سال بجنگیم و "الله اکبر" گویان وجب به وجبش را آزاد کنیم و بتوانیم از تمامیت ارضی کشور خود محافظت نماییم.
ط – انقلاب کردیم تا حق حیات و نفس کشیدن داشته باشیم – حق دوست شناسی و دشمن شناسی داشته باشیم – حق ایمان و فهمِ قرآن و نماز و نهج البلاغه داشته باشیم – حق پیشرفت علمی و صنعتی داشته باشیم؛ به قول امام خمینی رحمة الله علیه (مضمون): این طور نباشد که از علم، آپولویش به آنان برسد و فوتبالش به ما (کتاب کاشف الغطاء) – حق فریاد زدن بر سر استکبار جهانی داشته باشیم – حق انسان شدن داشته باشیم.
انقلاب کردیم تا هم خودمان و هم ملل مسلمان و هم ملتهای جهان بیدار شوند و بفهمند که این دوستان، گرگها و کفتارهایی بیش نیستند، تعاملشان نیز تعامل «گرگ و میش» است، دست دوستیشان نیز مشت آهنین در دستکش مخملین است؛ و اگر بخواهید حتی یک کلمه، یک قدم، یک لحظه به خودتان فکر کنید و کمترین حرکتی در راستای منافع خودتان بنمایید، با جنگ داخلی، جنگ خارجی، بمب شیمیایی، ترور، تحریم اقتصادی، انواع و اقسام فتنهها و ... مواجه خواهید بود.
انقلاب کردیم، تا نمازمان، نماز باشد.
ما مسلمانان همیشه نماز میخواندیم، به فرموده رسول اکرم صلوات الله علیه و آله، «نخستین چیزى که خداوند بر امت من واجب کرد نمازهاى پنجگانه است، و نخستین عملى که از آنان بالا برده مىشود، و از آنان سؤال مىشود همان نماز است./ کنزالعمال، ج7، ح 18859» - به فرمودهی امیرالمؤمنین علیه السلام، نماز صورت و شناسنامهی اسلام و مسلمانی است: «لِکُلِّ شَیءٍ وَجهٌ وَ وَجهُ دینِکم الصَّلاةُ – برای هر چیزی سیمایی هست، و سیمای دین شما نماز است / بحار الانوار، ج،82 ص 227»
اما:
اما، از همان صدر اسلام و دوران حکومت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام تا کنون، هر گاه که متوجه شدیم، مسجد سنگر است نه باشگاه ژیمناستیک – و هر گاه که ما را متذکر شدند که محراب، "محل حرب" با دشمنان و شیاطین درون و برون است و نه مکانی برای ایستادن مربی ژیمناستیک، و هر گاه که متوجه شدیم، نماز قیام است، نه خم و راست شدن و صدا درآوردن، امامان جماعتمان را در محراب ترور کردند (با شمشیر، یا نارنجک) – نمازگزاران را در مسجد قتل عام کردند و مساجد را به آتش کشیدند و ویران کردند.
***- پس انقلاب کردیم تا اسلام ما، اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله باشد، نه اسلام امریکایی و انگلیسی، و نمازمان نماز باشد، نه یوگا - و اتفاقاً به همین دلیل ما را به خاک و خون میکشند، تحریم و تهدید میکنند.
حالا اگر کسی ارقام وام ازدواج یا نرخ اجاره یا قیمت سیبزمینی و پیاز را بیان داشت و پرسید" «پس چرا انقلاب کردید؟»، در پاسخ چه باید گفت؟!