سند راهبرد نظامی تلآویو؛ عدم اشاره به برنامه هستهای ایران و تأکید بر «دکترین ضاحیه»
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، چند روز پیش پایگاه اطلاع رسانی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی سندی 30 صفحهای را منتشر کرد که به سرعت توسط رسانههای عبری زبان و به تبع آن بقیه رسانهها به عنوان دکترین گادی ایزنکوت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم صهیونیستی نام گرفت. در مقدمه این سند که در صفحه 3 و با سر برگ ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی و با امضای ایزنکوت منتشر شده تاکید شده است که طی سالهای اخیر فضای استراتژیک منطقه دستخوش تغییر شده و باعث گردید تا هرم تهدیدها علیه این رژیم تغییر پیدا کند و به تبع آن نیازهای زیر ساختی ارتش نیز برای مقابله با این خطرات نیز تغییر پیدا کنند. با این وجود نیاز به حفظ هوشیاری و برتری نظامی کلاسیک از جمله هوایی و دریایی همچنان به قوت خود باقی مانده است، در حالی که نیاز به سامانههای هشدار سریع و به ویژه ساختارهای دفاعی و بازدارنده بیش از گذشته شده است.
در بخشی از این سند آمده است: «بعد از صلح با مصر و اردن و در حالیکه سوریه به جرگه کشورهای ورشکسته و در حال تجزیه پیوسته و ایران هستهای تا سال 2025 به تعطیلات رفته، دشمنان اصلی امروز در دکترین ارتش، سازمانهای اسلامگرایی هستند که ساختاری کمتر از دولت دارند، واژهای توصیفی که متناسب داعش بوده اما اصولا برای حزبالله وحماس به کار میرود.»
سناریوی اصلی که ارتش استراتژی خود را بر اساس آن بنا نهاده مقابله با این دسته از سازمانها میباشد، با این وجود توانمندیهایی که در حال ایجاد است قرار است با جنگهایی که علیه کشورها و ارتشهای کلاسیک هم ممکن است رخ دهد، متناسب باشد.
در چارچوب این گزارش، «تضمین ادامه بقای اسرائیل حمایت از تمامیت ارضی، امنیت شهروندان وساکنان آن، حفظ ارزش ها و ویژگیاش به عنوان یک دولت یهودی و دموکراتیک و خانهای برای مردم یهود، تضمین بازدارندگی ومصونیت اجتماعی و اقتصادی و تقویت جایگاه منطقهای وبینالمللی در چارچوب تلاش برای صلح با همسایگان آن میباشد.»
در رابطه با عوامل تهدید و ایجاد خطر برای رژیم صهیونیستی نیز تاکید شده است که ایران به عنوان یکی از کشورهای دور دست جزو این تهدیدها محسوب میشود، اما با توجه به توافق هستهای تا سال 2025 این تهدید کمتر شده است. همچنین لبنان و نیز سوریه که در حال فروپاشی میباشد جزو این تهدیدها میباشند و در کنار آن سازمانهای شبه دولت همچون حزب الله وحماس و نیز ساختاری همچون جهاد جهانی که جایگاهی کمتر از یک دولت دارند، هستند. از جمله نکات دیگر این سند، تفاوت آشکار میان مواضع سیاسی کابینه اسرائیل در قبال توافق هستهای با ایران است. در حالی که سران این رژیم در تریبونهای عمومی دائما با این توافق مخالفت میکنند، اما در سند، هیچ اشارهای به تهدید هستهای ایران نشده، که این امر ساختگی بودن ابراز نگرانیهای تلآویو از برنامه هستهای ایران را آشکار میکند.
نکته دیگر آنکه، ایزنکوت که خود به عنوان مبتکر «دکترین
ضاحیه» شناخته میشود، در این سند هم دستور کار مشابهی را مطرح کرده، که آن ریختن
آتش سنگین در مدت زمانی کوتاه بر نقاط هدف میباشد. بر اساس این دکترین، که اولین
بار در سال 2006 در جریان جنگ 33 روزه با حزبالله و در منطقه ضاحیه در جنوب لبنان
انجام شد، رژیمصهیونیستی با هدف فلج کردن طرف مقابل، به صورتی سنگین زیرساختهای
شهری را هدف قرار میدهد.