دلایل و اهداف کودتای دربار سعودی
با توجه به اینکه اخیرا اقدامات خاصی در دربار سعودی صورت میگیرد لطفا انگیزه و اهداف آن را بیان نمایید!
دلایل و انگیزه های اقدامات اخیر پادشاه عربستان متاثر از عوامل زیادی می تواند باشد. در شرایط کنونی نوعی بحران حاکمیت در عربستان سعودی وجود دارد. حجم دستورات پادشاهی و انگیزههای آن در طول سهماهه اخیر از زمان به قدرت رسیدن ملک سلمان در عربستان نشانگر این بحران است. موج سوم دستورات پادشاهی عربستان (موج اول در روز وفات ملک عبدالله پادشاه سابق در 22 ژانویه بود و موج دوم در 29 ژانویه صورت گرفت) در راستای عملیات سرکوب روشمندِ میراث باقیمانده از ملک عبدالله بود. انگیزه دیگر از صدور دستورات جدید، پایان دادن به تناقضهای داخل خاندان حاکم عربستان در مورد تجاوز به یمن بود، این در حالی است که شاخصهایی از مخالفت برخی شاهزادگان در مورد اقدامات نظامی در یمن و تکروی محمدبن سلمان در تصمیمات جنگ و صلح بروز پیدا کرده بود.
مهار پیامدهای شکست در جنگ یمن از دیگر اهداف پادشاه عربستان در این انتصابات بود. این موضوع نیازمند همگرایی در جبهه داخلی عربستان سعودی بود تا در صورت تصمیم توقف جنگ بدون تحقق دستاوردهای میدانی بتوان روی آن حساب کرد. صدور دستورات پادشاهی با این حساسیت و اهمیت در شرایط کنونی را می توان بهصورتی متفاوت تفسیر کرد. در شرایط عادی انجام چنین عزل و نصب هایی عادی به نظر میرسد، اما در شرایط جنگی، بدون شک این اقدامات معنای دیگری دارد و نشان دهنده بحران داخلی است که میطلبد چنین اقدامات فوری در دستور کار قرار گیرد.
تغییرات اساسی که اخیرا در پیکره رژیم آل سعود بوجود آمد نشانه وجود اختلاف و دودستگی در خاندان سعودی است. از آغاز حمله ارتش عربستان به مردم بی دفاع یمن هیأت حاکمه عربستان به دو طیف موافق و مخالف تبدیل شدهاند، طیف موافق به سرکردگی محمد بن سلمان، وزیر دفاع، اعتقاد دارد که مردم یمن به ویژه انصارالله به شدت سرکوب شوند تا از رسیدن به قدرت رسیدن انصارالله بازمانند. طیف دیگر به رهبری مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد برکنار شده، مخالف این رویکرد بود. وی اعتقاد داشت که نباید از طریق اعمال خشونت یک دشمن دائمی در کنار مرزهای عربستان در یمن ایجاد کرد و لذا با حملات هوایی و بمباران مردم یمن نمیتوان امنیت پایدار برای عربستان ایجاد کرد.
ترس از واکنش ها نسبت به شکست عربستان سعودی در باتلاق یمن، شاه این کشور را مجبور به صادر نمودن این دستورات کرد. پادشاه عربستان سعی دارد تمامی رشتههای قدرت را در اختیار داشته باشد و آن را بین دو خانواده سلمان و نایف محدود کند. وی در این جهت متعب بن عبدالعزیز را منزوی کرده است. ملک سلمان هر فرصت احتمالی برای رسیدن امیر متعب بن عبدالله به تخت پادشاهی را از بین میبرد، بنابراین از آن جایی که تنها تضمین موجود برای رسیدن متعب به قدرت، ولیعهد باقی ماندن مقرن بن عبدالعزیز بود، او را از این سمت برکنار کرد تا شانس رسیدن متعب به قدرت کاملا از بین برود.
تغییرات در حاکمیت عربستان سعودی که هفته گذشته اعلام شد، به صورت ناگهانی نبود، بلکه نتیجه سناریویی بود که آغاز آن چند ماه پیش و از زمان اعلام مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز کلید خورد. اولین نشانههای این اقدام تعیین محمد بن نایف در سمت جانشین ولیعهد عربستان بود، چرا که پست ولایت عهدی پیشتر برای مقرن بن عبدالعزیز در نظر گرفته شده بود، ملک عبدالله با این اقدام سعی داشت متعب بن عبدالله را جانشین ولیعهد کند تا وی بتواند اولین نفر از نوادگان عبدالعزیز باشد که به تخت پادشاهی می رسد، اما این اتفاق نیفتاد. حال باید منتظر اقدامات بعدی ملک سلمان بود. شاید قربانی بعدی دربار سعودی شاه این کشور باشد و یا شاید محمد بن نایف قربانی جاه طلبی ها محمد بن سلمان شود. دربار سعودی در ماه های اولیه پادشاهی ملک سلمان گرفتار طوفان ناشیانه خود در یمن شده و این «طوفان قاطع» که شکست را با قاطعیت برای سعودی ها به همراه آورده در همین آغازین پادشاهی ملک سلمان، آل سعود را به ورطه فروپاشی سوق می دهد.