آزادیخواهی مستبدانه؟!
فردای «نطق کشکولی» علی مطهری در مجلس که صرفاً برای ملکوک کردن حماسه ماندگار 9 دی 88 و حمله به صداوسیما به سبب انجام وظیفه در بازخوانی حوادث سال 88 و همچنین برای حمایت بهظاهر قانونی و آزادیخواهانه از سران فتنه و در راستای رفع حصر آنان سازمان یافته بود، روزنامه «مردم امروز» در سرمقالهای با عنوان «راه تازه آزادیخواهی» به قلم محمد قوچانی، سردبیر روزنامه، در دفاع از نطق توصیف شده، ادعای تأملبرانگیزی را مطرح ساخت که در عبارت پیشانی سرمقاله نقش بست: «دیدگاههای علی مطهری بیش از آنکه نشانه یک موضع شخصی باشد، نشانگر تحولات در یک دیدگاه اجتماعی است؛ محافظهکارانی که آزادیخواه میشوند.» وی در سطرهای بعد برای آنکه خودش و علی مطهری را از این تنهایی تحقیرکننده درآورد و پیشاپیش به برخی پرسشهای گزنده پاسخ دهد، در ادامه پای رئیسجمهور را به میان کشید و با نواختن جناح چپ نوشت: «در واقع علی مطهری چون حسن روحانی، نمودی از پتانسیلهای مغفول در جناح راست است که جناح چپ با انحصار آزادیخواهی در خویش، آن را نادیده گرفته و بدنه خود را از توجه به راههای دیگر آزادیخواهی محروم کرده است؛ راههایی که گاه از چپگرایی بهسوی آزادیخواهی هموارتر است.» وجه اشتراکی که قوچانی به شکل ضمنی برای دکتر روحانی و دکتر علی مطهری برشمرده، نکته بحثبرانگیزی است که درست و نادرست بودن آن را باید از زبان دکتر روحانی شنید. قوچانی برای اثبات این ادعا که باید در جای خود پاسخش داده شود، شش نکته را ذکر کرده که روی هم، توانایی اثبات این ادعا را ندارد، اما در این میان، مهم، فرافکنی همراه با انحرافی است که قوچانی با نگارش این مطلب انجام داده است. وی زیرکانهتر از علی مطهری برای پوشاندن ضعف اهانتآلود سخن مطهری درباره حماسه 9 دی و آنچه که مردم در آن روز به نمایش گذاشتند و رسالتی که صداوسیما بر دوش داشت و بر اساس آن عمل کرد، نام پنجهکشیدن علی مطهری بر این حرکت خودجوش مردمی را «راه تازه آزادیخواهی» گذاشت حال آنکه در هیچ مرام و مسلکی به چنین رفتاری آزادیخواهی نمیگویند؛ بلکه با در نظر گرفتن آنچه که در هشت ماه فتنهگری رخ داد و در نهایت منجر به 9 دی شد، رفتار علی مطهری عین دشمنی با مردم و قانون و جلوهای از استبداد و دیکتاتوری است. اگر قرار باشد برای چنین اقدامی، بستر فکری و نظری ایجاد و برای آن، از واژه بامسمای «تحول» استفاده کرد، میتوان گفت این حرکت یعنی ایستادگی در برابر ملت و قانون با روش کشکولی و حمایت از آن با بسط نظری، «تحولی» قهقرایی و کاملاً استبدادی است، هرچند با عنوان «راه تازه آزادیخواهی» آراسته و متبرج شود!