روابط ترکیه و ناتو وتاثیر آن بر امنیت ملی ج.ا.ا
ناتو همان سازمان پیمان اتلانتیک شمالی است که چند کشور اروپایی به همراه ایالات متحده و کانادا برای مقابله با کمونییستم تشکیل دادند . پس از فروپاشی شوروی سابق این سازمان دچار بحران هویت شد ولی حادثه 11 سپتامبر و مقابله با تروریسم ناتو را در اهداف خود دچار تحول اساسی کرد . امروزه ناتو به بهانه های مختلف از جمله مقابله با تروریسم و ایجاد دموکراسی در امور کشورها دخالت می کند .
ترکیه خط مقدم ناتو در شرق و حائل میان غرب ، شوروی سابق و جهان اسلام محسوب می شود . با برنامه توسعه ناتو به شرق جایگاه ترکیه ارتقاء پیدا کرد . با توجه به همسایگی ترکیه و ایران و حضور ناتو در این کشور می تواند تاثیرات مختلف سیاسی – اقتصادی – فرهنگی و ... بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد .
بیان مسأله
ناتو یا همان پیمان آتلانتیک
شمالی پس از جنگ جهانی دوم و برای مقابله با تهدیدات ناشی از اندیشه مارکسیسم و
شوروی سابق تشکیل شد . صحنه اصلی رقابت لیبرالیسم و مارکسیسم قاره اروپا بود که با
تقسیم کشور آلمان به آلمان شرقی و غربی شکل علنی به خود گرفت
.
دوازده کشور از جمله آمریکا و
اروپای غربی در چهارم آوریل 1949 ناتو را تشکیل دادند . در سال 1952 ترکیه و یونان
هم به این کشورها پیوستند . (طلوعی1372(
با فروپاشی شوروی سابق و
انحلال پیمان ورشو که برای مقابله با ناتو به وجود آمده بود و پایان جنگ سرد ناتو
دچار بحران هویت شد .سال 1991 درباره نقش ناتو در جهان پس از جنگ سرد دو گرایش
فکری « آمریکایی – اروپایی » مطرح شد . آمریکایی
ها همچنان بر حفظ ناتو به رهبری آمریکا با تغییرات اندک نظامی و تشکیلاتی تأکید می
کردند و در بین اروپایی ها دو بینش به وجود آمد
:
1- دیدگاهی که بر تقویت موضع و بنیه اروپا تأکید داشت .
2-
دیدگاه معتدلتر که ترتیبات
صرفاً اروپایی در ناتو را شعار خود قرار می داد . فرانسه از کشورهایی بود که بر جایگزینی
یک سازمان اروپایی به جای ناتو اصرار می ورزید
.
از طرفی برخی کشورهای اروپای
شرقی و حتی روسیه داوطلب عضویت در ناتو شدند و تعداد اعضای این سازمان تا سال 2004
با پیوستن کشورهای بلغارستان ، استونی ، لینونی ، رومانی ، اسلواکی و اسلوونی به
26 کشور افزایش یافت .
ناتو با ترکیب جدید ، دشمن
استراتژیکی در مقابل خود نمی دید و به لحاظ رهیافتی دچار چالش های فلسفی درونی شده
بود . حادثه 11 سپتامبر سرآغاز رویکرد جدید ناتو در تعریف اهداف و نقطه عطفی در
رویکرد جدید مبتنی بر دفاع دسته جمعی پس از جنگ سرد بود . تروریسم نزد ناتو به
مراتب خطرناک تر از شوروی سابق ارزیابی شد و بهانه ای شد برای آمریکا و هم
پیمانانش جهت لشکر کشی به جهان اسلام . ( دارمی ، سلیمه 1386(
تغییر ماهیت تهدیدات امنیتی
باعث شد ناتو علاوه بر تأمین امنیت و ثبات در حوزه اروپا – آتلانتیک ، تأمین امنیت در حوزه های
جغرافیایی همجوار را هم در دستور کار قرار دهد . اوراسیا به دلیل وجود قطب های قدرت
همانند چین ، روسیه ، هند و ... و همچنین منابع استراتژیک و مملو از انرژی جهان هدف محوری ناتو قرار گرفت
. ترکیه به عنوان عضو ناتو با داشتن موقعیت ژئوپلتیکی و کمربند ایمنی جنوب شرق ناتو مورد توجه ناتو
قرار بود .
ترکیه سال ها تنها به عنوان خط
مقدم ناتو در مقابل کمونیزم ایفای نقش کرد اما به تدریج با توجه به ویژگی های تاریخی ، جغرافیایی این کشور
اهمیت خاصی پیدا کرد به شکلی که بعد از فروپاشی شوروی سابق در میان ده ها کشور جدید
در بالکان ، شرق اروپا و ... دارای نقش منحصر به فردی شد . ترکیه به دلایل فوق
جایگاه ویژه ای در ناتو و اتحادیه اروپا یافته
و توانسته است نقش قابل توجهی در ناتو ایفا کند . روابط ترکیه با ناتو – با توجه به سیاست های جدید و توسعه طلبانه
این سازمان – منجر به نصب سپر دفاعی موشکی
در این کشور شد . چیزی که به اعتراف اولیه سران ناتو برای مقابله با جمهوری اسلامی
ایران طراحی شده است .
از سوی دیگر ترکیه سال هاست
که تلاش می کند به عضویت اتحادیه اروپا در آید . سیاست های منطقه ای اخیر ترکیه درباره تحولات منطقه
تداعی نوعی تقابل با جمهوری اسلامی ایران است هرچند دولت اسلام گرای ترکیه به دلیل
ماهیت فکری و رعایت منافع ملی خود درصدد رویارویی با ایران
نیست اما مسوولان این کشور نشان داده اند با توجه به رابطه نزدیک با ناتو و اعضای ارشد آن سیاست هایی را اتخاذ
می کنند که تأثیر به سزایی بر امنیت
ملی ایران خواهد داشت . در این تحقیق
به دنبال بررسی چگو نگی تأثیر روابط ترکیه و ناتو در محدوده زمانی( 2014-1991) ابر امنیت ملی ایران هستیم
.
علل انتخاب موضوع
علاقه مندی فردی به فهم سیاست
های ناتو و همچنین کشور همسایه ترکیه درباره جمهوری اسلامی و تلاش برای ارائه راه
حلی جهت کاهش عوارض منفی این سیاست ها و افزایش جنبه های مثبت ناشی از آن.
بررسی متون
کتاب خاصی با این عنوان منتشر
نشده است اما از بین کتب و مقالاتی که به بخشی از موضوع پرداخته اند به تعدادی از
آنها اشاره خواهیم کرد :
1-
میرفخرایی در کتاب « روسیه و ناتو » نگاه رایج در ایران به توسعه ناتو به شرق را اینگونه توصیف کرده
است ؛ تلاش ناتو برای زیر سؤال بردن مدل حکومت دینی ، محاصره فیزیکی ایران از طریق
حضور ناتو در اکثریت مناطق پیرامونی ایران ، همسایگی تصنعی ایران با کشورهای عضو ناتو
، پررنگ شدن نقش برخی کشورهای همسایه با ایران در سیاست خارجی قطب های عمده ناتو ،
احتمال انجام عملیات جاسوسی در داخل مرزهای ایران توسط نیروهای ناتو از طریق مناطق
پیرامونی ایران ، محدودیت تعاملی ایران با مناطق پیرامونی ایران در صورت تقابل
ناتو با ایران ، احتمال عضویت اسرائیل در ناتو و در نتیجه انزوای بیشتر ایران در
منطقه ، مشارکت ناتو در ترتیبات امنیتی خلیج فارس و به چالش کشاندن امنیت پولی
خلیج فارس و توان تأثیرگذاری و فشار بیشتر آمریکا بر ایران از طریق مشروعیت اقدامات ناتو در ایران
. ( میرفخرایی ، 1392 ص 213(
2-
علی منوری در کتاب اروپا (6) ویژه ناتو معتقد است با شکل گیری هویت
جدید در ناتو این سازمان از شکل منطقه ای خود فراتر رفته و یک سازمان جهانی است .
ناتو با اقدامات عملی علیه کشورهایی همانند کوزو و عراق و ... فراتر از قوانین
سازمان ملل عمل می کند . وی بر این باور است که هویت ایرانی – اسلامی ما در تضاد آشکار با هویت ساختگی ناتو است
. بنابراین با توجه به حضور ناتو در زیر محیط های منطقه ای ایران اسلامی تقابل امنیتی
جمهوری اسلامی با ناتو در افغانستان و عراق و مناطق آسیای مرکزی اجتناب ناپذیر است .
وی پیشنهاد می دهد همکاری های
سازنده امنیتی میان روسیه و ایران در چارچوب مدل امنیتی مربوط به منطقه قفقاز
جنوبی می تواند آثار و پیامدهای سوء ناشی از همکاری امنیتی ترکیه با غرب را کاهش
دهد . منوری معتقد است چنانچه رابطه اعضای مهم ناتو پس از حمله به عراق بهبود یابد
احتمال تأثیرگذاری منفی بیشتر ناتو بر امنیت ملی ایران تا حد فشار دسته جمعی بر
ایران ، زمینه سازی حمله محدود یا نامحدود به ایران و تلاش ناتو برای بازرسی هسته
ای و کنترل و نظارت تسلیحاتی بر ایران افزایش می یابد
.
3-
محمدی در کتاب « اثر مأموریت های جدید ناتو بر منافع و امنیت ملی
جمهوری اسلامی ایران » بر این عقیده است که تغییر ماهیت مأموریت ها و اهداف ناتو
از نظامی گری به مقابله با تروریسم ، مواد مخدر ، حقوق بشر و ... و گسترش ناتو در
محیط امنیتی ایران از جمله عراق و افغانستان و تلاش این سازمان برای عضویت کشورهای
حاشیه خلیج فارس ، ایجاد فضای ژئوپلتیک جدید برای اعضا و گسترش حریم امنیتی برای
کشورهای عضو به منزله تنگ کردن عرصه نفوذ ، کنترل استراتژیک و تهدید عمق استراتژیک
و منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی است .
4-
محسن شیرازی در نشریه پگاه حوزه درباره پیامدهای ناشی از گسترش ناتو به شرق می
گوید : این اقدام ناتو جمهوری اسلامی را با دو چالش اساسی روبرو می سازد . اول در
بعد نظامی و دیگر در بعد غیر نظامی یا همان ناتوی فرهنگی . او معتقد است از آنجایی
که ناتو یک سازمان همگرای نظامی است با توجه به نظریه همبستگی متقابل این همگرایی
به جنبه های دیگر یعنی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی هم سرایت می یابد . بنابراین ورود
ناتو به شرق کشورهایی مانند ایران را در بعد فرهنگی و اقتصادی نیز دچار چالش می
سازد .
شیرازی بر ایین باور است
اگرچه در ترکیه فعلاً دولت اسلام گر حاکم است ولی ترکیه در عمل نشان داده است یک
متحد جدی برای آمریکا و اسرائیل است . او می گوید غربت ترکیه و اسرائیل در منطقه
آنان را به هم نزدیک کرده است و این
می تواند آثار منفی روی امنیت ملی ایران داشته باشد
.
5- ماندانا تیشه یار در مقاله ای در فصلنامه راهبرد مجلس می
گوید ناتو با توسعه به شرق در چند حوزه به صورت دوفاکتو همسایه ایران شده است و با توجه به
اختلافات میان ایران و برخی همسایه ها که تا حدودی زمینه برای بحران سازی دارد می
تواند با استناد به منشور خود و منشور
سازمان ملل برای حفظ امنیت بین المللی و منطقه ای وارد عمل شود و یا حتی به بهانه مسائل
قومی مداخله نماید . او بر این باور است که نادیده گرفتن ناتو یا دشمنی با آن یا
تسلیم محض آن شدن خطاست . بلکه باید با تنش زدایی با همسایگان و همکاری با روسیه
تعریف جدیدی از روابط با ناتو ارائه داد به شکلی که از شرّ آن در امان ماند .
6-
ترابی 1389در مقاله ای در فصلنامه راهبرد دفاعی با عنوان گسترش سامانه های دفاع
موشکی آمریکا در خاورمیانه و امنیت جمهوری اسلامی ایران با بررسی روند تغییرات
ایجاد شده در سیاست های امنیتی آمریکا در دوره اوباما هدف آمریکا از انتقال سپر
دفاع موشکی از چک و لهستان به ترکیه را کاهش هزینه های آمریکا و جلب رضایت روسیه و
کشورهای اروپایی دانسته و معتقد است این اقدام ترکیه در پذیرش نصب سپر موشکی در
این کشور را دارای پیامدهای مختلفی دانسته است که از جمله افزایش قدرت بازدارندگی
رژیم صهیونیستی در مقابله با جمهوری اسلامی ، امنیتی شدن فضای منطقه ، ارسال سلاح
های بیشتر ، درگیر شدن کشورهای بیشتر ( اعضای ناتو ) ، پیچیده تر شدن مسیر امنیتی
، افزایش همکاری بین رژیم صهیونیستی با آمریکا و کشورهای عربی و افزایش فضای بی
اعتمادی در منطقه می داند و این در حالی است که ترکیه به دلایل مختلف و از جمله به
خاطر حضور در ناتو برای این امر انتخاب شده است
.
سؤالات تحقیق
سؤال اصلی : رابطه ترکیه و
ناتو چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی دارد ؟
سؤالات فرعی
1-
تاریخچه ، ماهیت ، فلسفه وجودی ، اهداف و سیاست های سازمان پیمان آتلانتیک شمالی
چیست؟
2-
موقعیت استراتژیک ترکیه چه جایگاهی در ناتو دارد ؟
3-
رابطه ترکیه و ناتو چگونه بر
امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذار است ؟
مفروض ها
1-
حضور ناتو در ترکیه تأثیر گسترده ای بر امنیت ملی ایران خواهد داشت .
2-
امنیت ملی امروزه برای کشورها دایره گسترده ای یافته و عوامل
مختلفی می تواند بر امنیت ملی یک کشور تأثیرگذار باشد
.
3-
هدف از تشکیل ناتو حفظ امنیت
کشورهای عضو در مقابل تهدیدات است پس به طور طبیعی در این راستا از هیچ اقدامی
دریغ نخواهند کرد .
4-
ترکیه در پی ارتقای جایگاه منطقه ای و جهانی خود بودهبه همین جهت
عضویت در ناتو را فرصت بزرگی برای خود می داند
و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافش استفاده خواهد کرد .
فرضیه اصلی
به نظر می رسد ترکیه به دلیل
ایفای نقش برجسته پدافندی در مقابل کمونیزم در دوران جنگ سرد به تناسب تغییر
کارکرد ناتو دچار تغییر نقش شده و از موضع گذشته ( پدافندی ) به موضع آفندی تغییر
جهت داده است . با توجه به سیاست توسعه به شرق ناتو ترکیه که دروازه ورود به شرق
می باشد جایگاه به مراتب حساس تری یافته
و این تغییر رویکرد به طور طبیعی بر امنیت ملی ایران هم تأثیرگذار است .
فرضیه های فرعی
1-
ماهیت و فلسفه وجودی ناتو جهت دفاع از کشورهای عضو در مقابل کمونیزم بوده است اما
امروزه ناتو در زمینه ناتو در زمینه های مختلف سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی و مقابله
با تروریسم هم وارد عمل شده است.
2-
موقعیت استراتزیک ترکیه برای ناتو اهمیت حیاتی جهت توسعه به شرق و حضور این سازمان
در سایر کشئرهای منطقه خاور میانه دارد.
3-
ارتقای سطح روابط ترکیه و ناتو سبب افزایش
روابط این کشور با رزیم صهیونیستی و زمینه ساز حضور این رزیم در کنار مرزهای ایران
و دخالت ناتو در امور داخلی ایران به بهانه های حقوق بشر و...است. حضور ناتو در
ترکیه منجر به افزایش رقابتهای نظامی و در نتیجه افزایش هزینه های امنیتی نظامی
خواهد شد.
مفاهیم
1-
ناتو
در سال 1948 پنج کشور انگلیس
، فرانسه ، بلژیک ، هلند و لوکزامبرک با امضای معاهده بروکسل در واکنش به توسعه
طلبی های شوروی سابق در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی اتحادیه دفاع جمعی را تشکیل
دادند.
پس از آن ناتو مخفف پیمان
آتلانتیک شمالی روز چهارم آوریل 1949 با مشارکت 12 کشور آمریکا ، کانادا ،
انگلستان ، فرانسه ، ایتالیا ، بلژیک ، هلند ، لوکزامبرک ، دانمارک ، نروژ ،
ایسلند و پرتقال امضا شد .
ناتو تکمیل شده پیمان بروکسل
بود که ترکیه و یونان در سال 1952 و آلمان غربی در سال 1956 به آن پیوستند . تعداد
اعضای ناتو با پیوستن اسپانیا در سال 1982 به 16 کشور رسید . ( طلوعی ، محمود ،
1372 ص 328 )
ناتو پیوند دهنده آمریکا و
کانادا به اروپای غربی است . بر اساس 5 ماده پیمان ناتو اعضا اعلام کرده اند حمله به
هریک از دولت های عضو حمله به همه اعضاست و اگر به کشوری حمله مسلحانه شود هریک از
کشورهای دیگر « با هر عملی که لازم بداند » به آن کشور کمک خواهد کرد . ( کوزنتسوف
و الکساندرف ؛ 1361 ص 29(
2-
مفهوم امنیت ملی :
مفهوم امنیت ملی دارای وجوه
چندگانه است. به همین خاطر تعاریف گوناگونی از آن ارائه شده است. مقوله کلی امنیت را میتوان
به احساس آزادی و رهایی از ترس یا "احساس ایمنی" که ناظر بر امنیت مادی و
روانی است اطلاق کرد که در آن صورت موجب استقلال رأی یک ملت و دولت شده و توانایی مقابله با دخالت بیگانگان
و نیروهای خارجی را در امور داخلی خواهد داشت.
دو نوع رهیافت از امنیت ملی
وجود دارد. الف) رهیافت سنتی، ب) رهیافت جدید تعریف سنتی و کلاسیک امنیت ملی؛ این رهیافت
از منظری تک بعدی امنیت ملی را مطالعه تهدید، استفاده و کنترل نیروی نظامی میداند
که در این صورت عواقب و راههای برخورد با جنگ و مطالعه اینکه چگونه حکومتهای ملی
از نیروهای نظامی به صورتی موثر برای رویارویی با تهدیدات نظامی خارجی استفاده
نمایند میباشد.
آرنولد
ولفرز در تحلیل کلاسیک خود از مفهوم امنیت ملی میگوید که امنیت ملی مشتق از ایده
منافع ملی است و در اصل نشاندهنده تغییر توجه از رفاه به امنیت در حوزه منافع ملی
است وی میگوید: "یک ملت تا به آن حد دارای امنیت است که اگر بخواهد از جنگ
اجتناب کند، این خواست به قیمت پایمال کردن ارزشهای بنیادینش تمام نشود و اگر
درگیر جنگی شود بتواند با پیروزی در آن جنگ ارزشهای مذکور را حفظ کند"از این دیدگاه
با تعبیری سختافزاری از امنیت ملی، اولاً تهدیدات خارجی را با درجه اهمیت و
اولویت بیشتری نسبت به تهدیدات داخلی میبینند. ثانیاً، نظام بینالمللی در این
دیدگاه نسبت به محیط داخلی قدرت بیشتری بر امنیت کشور داراست. ثالثاً این رهیافت
با دیدی تقلیلگرا و جزئینگر، امنیت را در چارچوب مرزهای ملی تعریف مینماید.
تعریف جدید امنیت ملی؛ این
رهیافت با لحاظ کردن تغییر و تحولات ایجاد شده در محیط داخلی و بینالمللی و
چالشهای ناشی از جهانی شدن، محلی شدن و بینالمللی شدن مسائلی نظیر ایدز، مواد
مخدر، محیط زیست، رکود اقتصادی، ظهور بمب اتم، و... مفهوم امنیت ملی را جرح و
تعدیل کرده و آن را اساساً از جنبه نرمافزاری بررسی مینماید. درنتیجه آن امنیتملی
علاوه بر بررسی تهدید، استفاده و کنترل نیروی نظامی شامل اولویت بخشی به تهدیدات
محیطی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که برخی از این تهدیدات، نه تنها برخلاف
گذشته، شکل و ماهیت ابهامآمیزی پیدا میکنند، بلکه در شرایط ظهور وابستگی متقابل،
ارتباط و نزدیکی روزافزون کشورها با یکدیگر، تهدیدات امنیتی شکل و ماهیت جهانی
پیدا میکنند. درنتیجه مطابق این رهیافت، اولاً تهدیدات نظامی اولویت و اهمیت خود
را از دست میدهند، ثانیاً تأثیر محیط داخلی نسبت به محیط بینالمللی اگر نگوییم
بیشتر میگردد حداقل هم تراز میگردد. ثالثاً این رهیافت از منظری کلینگر و
جامعنگر، عرصه و قلمرو را مدنظر قرار داده به نحوی که تهدیدات هم در قالب داخلی و
هم در قالب بینالمللی مطرح میگردند.
از
زمان پایان جنگ سرد، تغییراتی در الگوهای امنیتی دولتها مشاهده می شود و تحت
تاًثیر جهانی شدن، تاًکید بر امنیت نظامی دولت، به سمت "امنیت بین
المللی" سوق یافته است. در این چارچوب معنای بین المللی شدن، جهانی شدن یا
چندجانبه گرایی است. به این دلیل امنیت جهانی در مقابل امنیت ملی مطرح می شود که
به سطوح بالای وابستگی متقابل توجه می کند و اینکه چرا امنیت، دیگر از طریق شیوه
های یک جانبه به دست نمی آید. در نتیجه، شاهد کاهش نگرش انفرادی به امنیت ملی
هستیم.
البته دلایلی چون پیچیدگی
تکنولوژی نظامی و پیامدهای آن از حیث هزینه ها، تجدید ساختار بنیانی صنایع دفاعی،
ناتوانی اغلب دولتها برای به کارگیری ظرفیتهای نظامی کامل و تمایل به مشروعیت
جمعی اقدامات نظامی عواملی هستند که برای علت کاهش نقش دولت به عنوان تولید کننده
مستقل امنیت، ذکر می شوند. (سایت اینترنتی باشگاه اندیشه(
متغیرها
1-
متغیر مستقل : روابط ترکیه و ناتو
2-
متغیر وابسته : امنیت ملی
جمهوری اسلامی ایران
روش تحقیق
این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی و با استفاده از اطلاعات و مدارک
موجود و گردآوری اطلاعات به شکل کتابخانه ای است
.
سازماندهی تحقیق
این تحقیق شامل 5 فصل است که :
فصل اول شامل کلیات تحقیق
فصل دوم چارچوب نظری
فصل سوم : بررسی تاریخچه ،
اهداف و سیاست های ناتو
فصل چهارم : بررسی موقعیت
استراتژیک ترکیه در ناتو
فصل پنجم : رابطه ترکیه و
ناتو و چگونگی تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی
چارچوب نظری
مکتب کپنهاک بانوشته های باری
بوزان ازجمله «کتاب ،مردم،دولت وهراس»در دهه 1980شکل گرفت این مکتب تلاش کرد
تامطالعات امنیتی را از روابط نظامی کشورها فراتر برد. به همین جهت اندیشمندان این
مکتب اولامسائل اقتصادی ،سیاسی،اجتماعی ومحیط زیست را به حوزه امنیت افزودند.ثانیا
امنیت را به عنوان مفهومی چندسطحی بازسازی کردند.ثالثانظریه امنیت منطقه ای به هم
پیوسته رامطرح وآخراین که برای تحلیل وتبیین امنیت مفاهیم«امنیتی شدن» و «امنیت
زدایی» رامطرح کردند.
این مکتب با امنیتی کردن
وامنیت زدایی به دنبال ارائه نوع جدیدی ازتحلیل امنیت است که علیرغم وفاداری به
ارکان نظریه های سنتی (تهدیدهای وجود وبقا) همانند آن نظریه ها دگم نیست بلکه
دارای انعطاف بوده وبخشهای مختلف سیاسی ،اقتصادی و...را دربرمی گیرد.
به گفته بوزان مکتب کپنهاک
برسه اصل استوار است :1- سطح تحلیل آن جهانی نیست وبیشتر به تحلیل منطقه ای گرایش
دارد. 2- بخشها وابعاد امنیت :متعدد
هستندوصرفا شامل نظامی گری نمی شود. 3- درباره امنیتی کردن هم دیدگاه خاصی را دنبال می کند وباور
به نفی آن دارد.
مکتب کپنهاک دربررسی مسایل
امنیتی براساس تهدید محوری حرکت می کند.وامنیت راموضوعی بین ذهنی می داندیعنی یک
موضوع می تواند برای دولتی امنیتی درعین حال برای مردم یک کشور جدی وامنیتی نباشد
یایک موضوع برای ملتی امنیتی امابرای مردم کشوری دیگر اهمیتی نداشته باشد.
ازآنجایی که مکتب کپنهاک
تعریف گسترده ای ازامنیت ارائه داده است وامنیت از دیدگاه آنان شامل مجموعه ای از
مسائل سیاسی،اقتصادی ، امنیتی و... می شود به اضافه اینکه این مکتب تاکید برامنیت
منطقه ای وملی دارد.بنابراین می شوداز آن برای تحلیل چگونگی تاثیر گذاری حضور ناتو
در ترکیه برامنیت ملی جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد.(خانی و1383(
بررسی تاریخچه ، اهداف و سیاست
های ناتو
پس از آنکه در ماه مارس سال
1948 پنج کشور انگلیس، فرانسه، بلژیک، هلند و لوکزامبورگ با امضای معاهده بروکسل اتحادیه دفاع جمعی را در واکنش به توسعهطلبیهای
شوروی سابق در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی تشکیل دادند.
(Northatlantic treaty organization) سازمان پیمان آتلانتیک شمالی با مخفف کلمات اول آن که به
نام "ناتو" شهرت یافته است، روز چهارم آوریل سال 1949 با مشارکت 12 کشور
ایالات متحده آمریکا، کانادا، انگلستان،
فرانسه، ایتالیا، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، دانمارک، نروژ، ایسلند و پرتغال در
واشنگتن به امضا رسید و پا به عرصه
وجود نهاد. در واقع پیمان
آتلانتیک شمالی ناتو صورت تکمیلشده
معاهده بروکسل بود.
ترکیه و یونان در سال 1952 و
آلمان غربی در سال 1956 به این پیمان پیوستند و با پیوستن اسپانیا به این سازمان
در سال 1982 تعداد اعضای آن به شانزدهرسید.(طلوعی، محمود؛ ،1372،،ص 328(
این پیمان دو دولت آمریکای
شمالی را به کشورهای اروپای غربی پیوند میدهد؛ بهموجب ماده5 پیمان، اعضای
پیمان اعلام کردهاند که حمله به هریک ازدولتهای عضو را حمله به تمام
اعضا میدانند و اگر به کشوری حمله مسلحانه شود هریک از کشورهای دیگر «با هر عملی
که لازم بداند» به آن کشور کمک خواهد کرد. مادهی 6 پیمان آتلانتیک شمالی حدود
فعالیت این پیمان را چنین معین کرده است؛ سرزمین کشورهای عضو، جزیرههای منطقه
آتلانتیک شمالی در شمال مدار رأس السرطان، دریای مدیترانه و مناطقی از اروپاکه
کشورهای عضودرآن مستقر بودند. (کوزنتسوف و الکساندروف؛ ، 1361، ص 29(
همانطور که گفته شده این
پیمان اساسا بر ضد شوروی و کشورهای اروپای شرقی بسته شد و در برابر آن "پیمان
ورشو" قرار دارد که همانند این اتحادیه برای کشورهای اروپای شرقی است. این پیمان
از نوع پیمانهای منطقهای اعلام شده است که منشور ملل متحد تشکیل آنها را مجاز دانسته است. بااین پیمان اگرچه
آمریکابه دفاع ازاروپاگردن نهاده است؛امامادهپنجم آن تضمینمیکندکه ورودبه جنگ
خودبه خود(اتوماتیک) نیست وکنگرهآمریکامیتواند تصمیم بگیرد که در آن کشور وارد
جنگ بشود یا نشود.
فلسفهی وجودی این پیمان
نظامی، ایجاد کمربند امنیتی به دور دموکراسیهای غربی و نیز محاصرهکمونیسم و
اقمار آن بود.(دارمی، سلیمه؛ 1386، ص 24(
سازمان ناتو یکی از سه حلقه نظامی بلوک غرب برای محاصره بلوک شرق بود اما دو حلقه دیگر آن یعنی سازمان سنتو و
سیتو اکنون از میان رفته است.( آشوری، داریوش؛ 1366، صص 316 و 317(
در واقع این پیمان مرحلهی
سوم استراتژی بزرگ غرب بعد از طرح مارشال و مسابقه تسلیحاتی با شرق یا جنگ سرد بود که به رهبری آمریکا اجرا می
شد.( اشمیت، هلموت، 1373، ص35(
طبق ماده ۹ پیمان آتلانتیک شمالی برای
سازمان ناتو یک ساختار متمرکز متشکل از نهادهای نظامی و مدنی در نظر گرفته شده
است. در رأس ناتو، شورای آتلانتیک شمالی متشکل از وزرای کشورهای عضو قرار دارد که
حداقل هر دو سال یکبار تشکیل جلسه میدهد. این شورا بالاترین مرجع تصمیمگیری در
پیمان ناتو است و تصمیمات آن به اتفاق آرا اتخاذ میشود.
از آنجا که ناتو برای مقابله
با تهدیدات نظامی شوروی سابق و پیمان ورشو تأسیس شده بود برای این سازمان یک سیستم
کامل فرماندهی نظامی برای جنگهای احتمالی در نظر گرفته شده که متشکل از رؤسای
ستادهای ارتش کشورهای عضو و سه سرفرماندهی شامل فرماندهی اروپایی، فرماندهی
اقیانوس اطلس و فرماندهی انگلیس است.
مقر ناتو ابتدا در فرانسه
قرار داشت اما پس از آن که ژنرال دوگل سال ۱۹۶۶ در اعتراض به سیطرهی آمریکا بر این
سازمان و اینکه فرماندهی عالی نیروهای مسلح این سازمان همواره بر عهدهی یکی از
افسران ارشد آمریکا بود از فرماندهی نظامی ناتو خارج شد این مقر به بروکسل پایتخت
بلژیک منتقل شد.
اصول اساسی و تعهدات ناتو
اصولی اساسی ناتو :
ناتو
یک سازمان دفاعی و بازدارنده است .
تمامیت
ارضی و استقلال کشورهای عضو را تضمین می کند
.
حمله
به یکی از کشورهای عضو به معنی حمله به همه ناتو و کشورهای عضو است(ماده پنجم
قانون تاسیس ناتو(
ناتو
استقرار سلاح های متعارف و اتمی آمریکا در اروپا را ضروری و اجتنابناپذیر می داند.
ناتو
دارای ویژگی دفاع همه جانبه و دسته جمعی بوده و بر همکاری و همگرایی دولعضو تاکید
می ورزد .
ناتو
تا زمان اجراء خلع سلاح کامل اتمی، ذخیره و بهره برداری از سلاح هایمتعارف و اتمی
را به صورت ترکیبی ، ضروری می شمارد .
سلاح
های اتمی و هسته ای ناتو در راستای اهداف سیاسی بکار گرفته شده ومهمترین منبع و
ضامن حفظ امنیت و موجودیت ناتو است .
تعهدات اعضای ناتو
ناتو تعهداتی نیز چه در زمان
جنگ و چه در زمان صلح برای اعضا ایجاد می کند. در زمان جنگ، کمک به کشوری که مورد
تجاوز قرار گرفته است چه کمک های نظامی و چه کمک های دیگر اصل است اما در زمان صلح
نیز کشورهای عضو پذیرفته اند که از طریق اقدامات فردی و جمعی، به طور مستمر و
منظم، تجهیزات و وسایل نظامی خود را بهبود بخشند و متقابلاً به منظورتقویت توانایی
نظامی هم پیمانان خود به آنها کمک نمایند. در همین راستا ناتو موظف است بطور منظم
همه ساله تجهیزات نظامی و میزان آمادگی نیروهای کشورهای عضو را بررسی کند و در
صورت وجود هرگونه نقض، کمبود یا نقطه ضعف در بخش های نظامی در برطرف ساختن آن با
کمک دولت های عضو تلاش کند.
دیگر تعهدات طبق مفاد پیمان آتلانتیک
شمالی (ناتو) شامل مواردی است که کشورها باید بیشترین تفاهم ممکن را در سایر امور
از جمله سیاست های کلی، ثبات و رفاه عمومی و اتخاذ تصمیم درمورد سیاستهای امنیتی
مشترک به عمل آورند(صراف یزدی غلامرضا ، ، 1381، ص 102(
تشکیلات و ساختار ناتو
تشکیلات ناتو
شورای
آتلانتیک شمالی
دبیرخانه
کمیته
نظامی
ساختار کلی ناتو
ساختار سیاسی ناتو
· سرفرماندهی
· هیأت های ملی و نمایندگی دائمی
· کادر بین المللی
1-
بخش دیپلماسی عمومی
2-
واحد امور آکادمیک
3-
کتابخانه –آرشیو
4-
بخش مطبوعات
5-
استودیوهای رادیو- تلویزیون
6-
خدمات اطلاعات همگرا
7-
بخش اسناد و اطلاعات ناتو
(اوکراین)(سکو(
8-
مراکز تماس متحدین در کشورهای
همکار
9-
امنیت از طریق علم
10-
کمیته چالش جوامع مدرن
2-
دفتر امنیت ناتو
3-
مدیریت اجرایی
1-
بخش استخدام نیرو
2- برنامه
آموزشی ناتو
3-
بخش امور سیاسی و سیاست
امنیتی
4-
بخش عملیات
5-
بخش طراحی و سیاست دفاعی
6-
بخش سرمایه گذاری دفاعی
7- سرفرماندهی مشورت فرماندهی و کنترل
8- دفتر
کنترل مالی
9-
دفتر کمیته بودجه
10- سازمان پشتیبانی و تولید
ساختار
نظامی ناتو:
1-
کادر نظامی بین المللی:
بخشهای طرح سیاست، اطلاعات
همکاری و امنیت منطقه ای، منابع، تسلیحات و لجستیک، کنترل مادی، عملیات گروه
آموزشی، دفتر زنان در نیروهای مسلح، گروه صوتی و تصویری.
2-
فرماندهی عملیات متحدین
- سرفرماندهی عالی متحدین در
اروپا (بلژیک(
- فرماندهی نیروهای مشترک
(هلند) (نیروهای دریایی، زمینی، هوایی، مشترک(
- فرماندهی نیروهای مشترک
(ایتالیا(
- سرفرماندهی مشترک(لیسبون
پرتغال(
- سرفرماندهی نیروهای اقدام
سریع (مستقردر آلمان، فرانسه، ایتالیایی، ترکیه، اسپانیا(
- سایر کادر و فرماندهی های
مسئولنیروهای واکنش (هوایی)، نیروهای هشدار هوایی، نیروهای واکنش سریع، نیروهای
متحرک نیروهای دریایی آتلانتیک، نیروهای دریایی مدیترانه، نیروهای دریایی کانال،
(در ساختار نظامی جدید ناتو این فرماندهی حذف شده است(
3-
فرماندهی تحول متحدین
سازمانها و نهادهای
ناتوپشتیبانی
- تولید پشتیبانی
- استانداردسازی
- طراحی اضطراری
- مدیریت ترافیک هوایی، دفاع
هوایی
- هشدار اولیه هواپایه
- سیستم اطلاعات و ارتباطات
- جنگ الکترونیک
- هواشناسی
- اقیانوس شناسی نظامی
- تحقیق و فناوری
- کمیته رهبری پروژه
- ورزش و تربیت
- دانشکده دفاعی
- آموزشگاه
- سیستم اطلاعات و ارتباطات
- گروه آموزشی.( آشوری، داریوش؛
، 1366، صص 316 و 317(
نهادهای اصلی تصمیم سازدرناتو
تصمیم گیری درتمامی سطوح ناتو
به«اتفاق آراء» انجام میشود.نهادهای اصلی شرکت کننده درتصمیم گیری ها و مشخص کننده
خطی مشی اتحاد ناتو شورای آتلانتیک شمالی، کمیته برنامه ریزی دفاعی و گروه برنامه
ریزی هسته ای می باشند. تصمیمات گرفته شده توسط هر یک از این ارکان، بدون توجه به
سطح مقاماتی که اتخاذکننده این تصمیمات بوده اند، وضعیتی مساوی با یکدیگر دارند.پس
ازاین ارکان کمیتههای تخصصی قرار دارند که آنها نیزبه نوبه خودازنمایندگان کشورهای
عضو تشکیل می شوند. بنابراین تمامی اعضا درتمامی کمیته ها و در تمامی سطوح
نمایندگانی دارند.
الف)شورای آتلانتیک شمالی
شورای آتلانتیک شمالیNAC مهمترین نهاد تصمیم گیری در ناتو بوده ودارای بالاترین اقتدارسیاسی
در این سازمان می باشد. این شورا دارای نمایندگانی از تمامی کشورهای عضو می باشد
که حداقل هفته ای یک بار تشکیل جلسه می دهند. شورای آتلانتیک همچنین ممکن است در
سطوح بالاتری مانند وزرای امور خارجه، وزرای دفاع وسران کشورهای عضوتشکیل جلسه
دهد. اما به هرحال تصمیم های اتخاذ شده درتمامی سطوح، به یک میزان قدرت و اعتبار
دارند. این شورا در انظار عموم نقش بسیارمهمی دارد چرا که با انتشار بیانیه و
اعلامیه سیاست ها و تصمیمات اصلی ناتو را اعلام می نماید. شورایآتلانتیک شمالی
تنهارکن ناتو است که جایگاه خودرامستقیما ازپیمان آتلانتیک شمالی به دست آورده است.
طبق ماده 9 این پیمان،
«کشورهای عضو، شورایی به منظور اجرای مفاد این پیمان متشکل از نمایندگان خود تشکیل
می دهند» همچنین برهمین اساس، مسئولیت تشکیل ارکان فرعی برعهده این شوراگذاشته شده
است.
هرزمان که شورای آتلانتیک
شمالی درسطح نمایندگان دائمی کشورهاتشکیل جلسه میدهدحداقل هفته ای یکبار«شورای
دائمی» خوانده میشود. شوراحداقل دو باردر سال در سطح وزرای امور خارجه به صورت
رسمی یا غیر رسمی تشکیل جلسه میدهد؛ همچنین ممکن است درسطح وزرای دفاع نیز جلساتی
داشته باشد. جلسه شورا در سطح سران کشورها بدون فواصل معین و تنها زمانی برگزار می
شود که مسائل مهمی درراستای سیا ست امنیتی اتحادیه
مدنظرباشد.
ب)کمیته برنامهریزی دفاعی
کمیته برنامه ریزی دفاعی (DPC) در حالت عادی از نمایندگان کشورهای
عضو ناتو تشکیل می شود، اما حداقل دوباردرسال درسطح وزرای دفاع تشکیل جلسه می دهد
ودررابطه بامهمترین مسائل دفاعی ومسائل مربوط به دفاع دسته جمعی به بحث میپردازد.
کمیته برنامه ریزی دفاعی ناتو
در حیطه کاری خود،اهمیتی هم سطح با شورای آتلانتیک شمالی دارد،این کمیته نیز به
نوبه خود دارای کمیته های فرعیتخصصی می باشد
ج)گروه برنامهریزی هستهای
وزرای دفاع کشورهای عضو ناتو
همچنین در گروه برنامه ریزی دفاعی(NPG) شرکت می کنند و در رابطه با
سیاستهای هسته ای این سازمان به بحث پرداخته و تصمیم گیری می نمایند.
مسائل قابل طرح در این گروه
را مسائل مختلفی مانند حفاظت، امنیت و توانایی سلاح های هسته ای، ارتباطات و سیستم
های اطلاعاتی و حتی مسائل گسترده تری مانند کنترل سلاح های هسته ای تشکیل می دهند.
اهداف
ناتو دردوران جنگ سرد و پس از آن
اهداف
ناتو در دوران جنگ سرد
ناتو در فضای پر تنش پس از
جنگ جهانی دوم که سرشار از رقابت های تسلیحاتی و عرض اندام دو ابرقدرت بود توانست
به اهداف خود دست یابد. این اهداف خلاصه می شد در دفاع سرزمینی از اروپای غربی و
بازدارندگی بلوک شرقی، شوروی وعلاوه بر این هدف اصلی که ناتو به آنها دست پیدا کرد.
اهداف
جانبی مهم دیگری نیز وجود دارد که ناتو آنها را دنبال و به دست آورد.از جمله اینها
می توان به توجیه حضور آمریکا در اروپا برای افکار عمومی خود اروپاییان و آمریکایی
ها اشاره کرد.
هدف دیگر ناتو به عنوان یک
پیمان دفاعی- امنیتی نه تنها از تجاوز خارجی جلوگیری بلکه برای اعضای خود
محدودیتهایی را ایجاد کرد که علی رغم اختلافات اساسی، اعضا بتوانند همدیگر را تحمل
کنند. مسئله یونان و ترکیه بارزترین مثال است همچنین ناتو باعث پذیرش نظامی آلمان
خلع سلاح شده در اروپا گردید. بطوری که آلمان را به عنوان یک متحد که خط مقدم مطرح
کرد و خط سرکشی دوباره آنها که بانی دو جنگ جهانی بودند را از بین برد.
بطورکلی اهداف ناتو دردوره جنگ
سردعبارت بود از :
1-
مقابله با بلوک شرق و تهدیدات ناشی از رفتارهای این بلوک.
2-
تضعیف اقتصاد شوروی
3-
وابسته نمودن کشورهای توسعه
نیافته به بلوک غرب
ناتو بعد از جنگ سرد و فروپاشی
شوروی
با فروپاشی اتحاد جماهیر
شوروی و بلوک کمونیست و انحلال سازمان پیمان ورشو، که برای مقابله با ناتو بهوجود
آمده بود و همچنین به تبع پایان جنگ سرد سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نیز هدف و ماهیت
قبلی خود را از دست داد. در سال 1991 دو گرایش فکری «آمریکایی» و «اروپایی» دربارهی
ناتو و نقش آن پس از جنگ سرد بهطور جدی مطرح گردید دیدگاه آمریکایی مبتنی بر حفظ
ناتو و رهبری آمریکا همراه با تغییرات اندک نظامی و تشکیلاتی بود. و دیدگاه
اروپایی به دو بینش افراطی و معتدل تقسیم میشد که بر تقویت موضع و بنیهی اروپا
تأکید داشت. دیدگاه معتدل تقویت ترتیبات صرفا اروپایی در درون جامعهی آتلانتیک
شمالی را شعار خود قرارداد. بینش اروپایی افراطی که متعلق به فرانسه بود بر تقویت
بنیهی دفاعی اروپایی دوازدهگانه به طوری که یک سازمان اروپایی در آینده جایگزین
ناتو شود، تأکید داشت.
از طرفی بعضی از کشورهای
اروپای شرقی و حتی خود روسیه نیز داوطلب عضویت در این سازمان شدهاند. و در همین
راستا کشورهای جمهوری چک، مجارستان و لهستان در سال ۱۹۹۹ به ناتو پیوستهاند.
همچنین در آخرین مرحلهی
گسترش این سازمان به شرق در سال 2004 با پیوستن کشورهای بلغارستان، استونی، لتونی،
لیتوانی، رومانی، اسلواکی و اسلوونی تعداد اعضای ناتو به ۲۶ کشور افزایش یافته است.
از چالشهای مهم ناتو در
عصرجدید این است که ناتو براساس مادهپنج پیمان آتلانتیک شمالی ضامن اصلی امنیت
اروپاست ولی درصورت تشکیل نیروی مستقل اروپایی به تبع اتحادیهمشترک اروپا،ساختارهای فرماندهی نظامی ناتو به تدریج از میان خواهد رفت و
رهبری ایالات متحده
در عرصه سیاسی اروپا که هم اکنونازطریقناتوآنرادراختیارداردکمرنگخواهدشد(دهمشگی؛1380،صص
125و 126(
ناتو با ترکیب جدید که دیگر دشمن استراتژیکی را بر
سر راه خود نمیدید و به
لحاظ رهیافتی دچارچالشهایفلسفی
درونی شده بود، حادثه
تروریستی یازده سپتامبر را
نقطه عطفی در رویکرد جدید خود بعد
از جنگ سرد که مبتنی بر امنیت و دفاع دسته جمعی بود ارزیابی کرد؛ این رخداد سرآغاز
فصل نوین در تعریف اهداف و رهیافتهای ناتو بود چرا که دشمنی به مراتب مهمتر از
دشمن پیشین خود، یعنی شوروی را پیش روی خود داشت که بهرغم اینکه پایگاهی شناخته
شده نداشت اما بسیار خطرناک مینمود.
این
دشمن جدید که«تروریسم جهانی»نام داشت ومنجربه دمیده شدن روح تازه ای به
کالبدناتوگردیده بود بهانهای شد که آمریکا و همپیمانانش به مناطق مختلف دنیا دستاندازی
کرده و با هدف قرار دادن «اسلامناب» بعنوان دشمن جدید و تحت لوای مبارزه با
تروریسم به «اسلام هراسی» و ایجاد ترس کاذب از آن دردنیاپرداخته تااهداف استعماری
دیرینه وشوم خود رادنبال نماید.(دارمی،اسفند0 138،ص31 - 34(
بحران هویت ناتو
همانطور که قبلاً ذکر شد
فلسفه وجودی پیدایش ناتو بر اساس دوستی بلکه به دلیل وجود دشمن مشترک است که آمریکا
و اروپای غربی را در یک واحد قرار می داد اما با از هم پاشیدن بلوک شرق و فرو پاشی
نظام دو قطبی که منجر به پایان جنگ سرد شد دیگر دشمن مشترکی وجود نداشت تا اروپای
غربی و آمریکا را در یک واحد جمع کند. از این رو ناتو با یک بحران هویتی شدید روبه
رو شد. در این میان تلاش های بی وقفه آمریکا برای حفظ این پیکره قابل توجه است چرا
که آمریکا با این کار قادر به حفظ حضور نظامی خود در اروپا بود توجیهی را که
آمریکائیان بیان می کردند این بود که اروپائیان همچنان نمی توانند از خود در برابر
تجاوز دشمن دفاع کنند به هر حال پس از از بین رفتن نظام دو قطبی دیدگاههای مختلفی
درباره هویت ناتو مطرح شده است، آمریکا همان طور که ذکر شد تلاش می کند که به حضور
نظامی خود در اروپا تداوم بخشد برخی از کشورهای اروپای غربی ناتو را سازمانی بدون
مأموریت مشخص می دانند روسیه، ناتو را عاملی برای به انزوا کشیدن خود میداند. از
میان این دیدگاهها و تفکرات دو تفکر درباره هویت ناتو از همه شاخص تر است.
1-
دیدگاه آمریکایی 2- دیدگاه اروپایی که درنهایت دیدگاه آمریکایی بر اروپایی فایق آمد.
اندیشه آمریکایی مبتنی بر حفظ
ناتو و رهبری آمریکا همراه با تغییرات اندکی در ساختار نظامی و تشکیلاتی آن بود که
پاسخگوی نیازهای احتمالی ناشی از نابسامانی در شرق اروپا باشد این دیدگاه توسط دیک
چینی در 29 می 1991 دربروکسل مطرح شد.
بینش اروپایی به طور افراطی
مبتنی بر تقویت بنیه دفاعی اروپای دوازده گانه بود به طوری که سازمان اروپایی در
آینده جانشین ناتو گردد.
تولد دوباره ناتو
در تاریخ شاهد آن هستیم که در
موارد گوناگونی اتحادیه ها پس از دستیابی به هدف تشکیل فلسفه وجودی خود و با تغییر
شرایط منطقه ای و بین المللی مضمحل شده ویا شکلی تشریفاتی وغیرموثرپیدا کرده اند
اما می توانیم به ناتو به چشم یک استثناء نگاه کنیم.
پیمانی که با تغییر مناسب در
ساختار خود توانست از این انحطاط جلوگیری کند.بلافاصله پس از پایان جنگ سردو
فروپاشی اتحاد شوروی، سران ناتو در نوامبر 1991 در رم راهبرد جدید خود را ارائه
دادند.
در این
اجلاس رهیافت کلان امنیتی جدیدی تدوین شد که در آن بر نقش جدید ناتو در مدیریت
بحران ها و دخالت در کمک به روند دموکراسی سازی مورد تأکید قرار گرفته بود. تشکیل
سازمان هایی چون مشارکت برای صلح و شورای همکاری آتلانتیک شمالی که بعداًدرسال
1994 به شورای همکاریاروپایی- آتلانتیک تغییرنام داده نیزدرهمین چهارچوب صورت گرفت
.سرانجام درسال 1999 سران ناتو در پنجاهمین سالگرد تشکیل این سازمان «مفهوم
راهبردی جدید» را تصویب کردند که در تشریح اهداف و وظایف ناتو علاوه برمسائل
امنیتی، بازدارندگی و دفاع، مسائل جدیدی چون مدیریت بحران، مشورت در تأمین اهداف
حیاتی و مشارکت سایر کشورها را مورد اشاره قرار داده و به مواردی چون کنترل
تسلیحات، اختلافات قومی، حقوق بشر، دموکراسی، حفاظت از سیستمهای اطلاعاتی و موارد
مشابه توجه شده است، و از طرف مسئولین ناتو بیان گردید که این سازمان دیگر خود را
در چارچوب دفاع سرزمینی از اروپای غربیمحدود و محصور نمی سازد.(امینیان ، بهادر ، 1384، ص 3(
همانطور که ذکر شد ناتو پس از
فروپاشی اتحاد شوروی و آغاز دهه 90 با تغییر اساسی در ساختار و اهداف خود توانست
به بقای خود ادامه دهد که رهبری این کار بر عهده آمریکا بود تا اهداف خود را از
جمله توجیه حضور نظامی خود در اروپا را دنبال کنند.واقعیت این است که تولد نظام تک
قطبی به سردمداری ایالات متحده، ناتو تبدیل به یک ارتش قدرتمند و منظم بین المللی
شد تا هژومونی آمریکا را در سرتاسر کره خاکی برپا کند. آمریکا نیز از هیچ تلاشی
دریغ نکرد.
نقش ناتو درمناسبات بین المللی
مأموریت های خارج از منطقه در
طول سالهای دهه 90
در طی این دهه ناتو مأموریت
های دفاعی سرزمین خود را که محدود به جغرافیای کشورهای عضو بود گسترش داد و محدوده جغرافیایی
بیشتری را در برگرفت . به طوری که شاهد آن هستیم ناتو در صحنه های اروپای شرقی به ویژه
بالکان ظاهر می شود این حضور از دید آمریکا در راستای تأمین امنیت دسته جمعی و
بازدارندگی است و شکل گیری نهادهایی مانند مشارکت برای صلح و شورای همکاری اروپایی
آتلانتیک گویای این مدعا است که ناتو حضور خود را فراتر از مرزهای خود می بیند.
نگاه ناتو به روسیه از همکاری
تا چالش ها
همکاری با روسیه و تأثیرگذاری
بر تحولات و رفتار این کشور از اولویت های اصلی ناتو در دهه 1990 است از سال 1991
ناتو همکاری و مشارکتی با روسیه را آغاز کرد و در سال 1997 با پیوستن روسیه به
برنامه مشارکت برای صلح گسترش یافت و رسماً به عنوان بیش و بیست و یکمین شریک ناتو
در آمد.
در سال 1997 ناتو در روسیه به
امضاء توافقنامه ای همکاری خود را نهادینه کردند.که در این راستا شورای مشترک
دائمی ناتو- روسیه تأسیس شد که اصلی ترین دلیل آن کاستن از حساسیت روسیه نسبت به
گسترش ناتو به شرق بود.در سال 1999 روسیه به دلیل رفتار ناتو در جریان کوزوو و به
عنوان اعتراض این نهاد را ترک کرد اما پس از پایان تنش ها روسیه به این شورا
بازگشت و در سال 2002 به احیای روابط خود با ناتو پرداخت.
به هرحال ناتوهم اکنون درتلاش
است تابا دخالت دادن روسیه در مسائل خود مهم از حساسیت دمای موجود روسیه بکاهد و
هم نیز روسیه را تا حدودی تحت کنترل خود درآورد.اما پس از بحران کوزوو و رشد
اندامی ناتو به شرق روسیه اقدامات متفاوتی را از خودنشان داد به طوریکه دلایل
روسیه برای مخالف با گسترش ناتو به شرق را می توانیم به چهار دلیل عمده تقسیم کنیم.
1-
مسئله کالینگراد- کالینگراد منطقه ای است خارج از جغرافیای طبیعی کشور روسیه اما
جزء خاک این کشور است. به طوری که از خارج از مرزهای روسیه و در کنار کشورهای
لیتوانی و لهستان و دریای بالتیک قرار دارد و با گسترش ناتو به شرق این منطقه به
محاصره ناتو در می آید و امنیت ملی روسیه را به خطر می اندازد.
2-
از بین رفتن مناطق حائل- در اروپای شرقی و در مرزهای غربی کشور
روسیه سه دسته کشور قرار می گیرند. الف- کشورهای خارج دور ب- جمهورهایبالتیک
ج- جمهوری های خارج نزدیک، که
برای روسیه جمهوریهای بالتیک و جمهوریهای خارج نزدیک از اهمیت فراوان برخوردارند
به طوری که به عنوان منطقه حائلی بین روسیه وناتو و آخرین سپردفاعی به شمارمی آیند.
3-
گسترش ناتو در راستای کاهش اقتدار روسیه در نظام بین المللی- روسیه به عنوان میراث
دار شوروی اتمی همچنان برای دولتهای غربی به ویژه ایالات متحده یک تهدید به شمار
می آید و از نگاه مسکو، دولت های غربی خواستار روسیه ای در انزوا و محدود به
مرزهای خویش هستند.
4-
توجه به روس های ساکن جمهوری های خارج نزدیک- پس از فروپاشی شوروی
جمعیتی روس های ساکن در این جمهوری ها رقم قابل توجهی است که در صورت عدم توجه
مسکو به وضع رفاهی آنها و بازگشت آنها به روسیه خطر بزرگی برای کشور و امنیت داخلی
روسیه است.
اهداف ناتو را در گسترش به
شرق جدای از مسئله روسیه که در راستای تأمین امنیت دو چندان است را می توانیم به
دستیابی به منافع اقتصادی اشاره کنیم. که اغلب کشورهای اروپای شرقی برای بهبود وضع
اقتصادی خود و گسترش روابط تجاری اغلب با کشورهای اروپای غربی و آمریکا گرایش به
سمت ناتو پیدا کردند
ناتو پس از 11 سپتامبر
حادثه 11سپتامبر بر روابط بین
الملل و نیز وضعیت ناتو تأثیر بسیاری داشت به طوری که گردش توجهات این اتحادیه به سوی
جهان اسلام به خصوص اعراب و القاعده و گسترش بیشتر به سوی اروپای شرقی و حساسیت
زدایی از روسیه از جمله این تأثیرات است.
پس از 11 سپتامبر روابط فرا
آتلانتیکی را می توان به سه دوره مختلف تقسیم کرد:
1-
دوران طلایی حمایت از آمریکا- این دوره با طرح مفاهیم جدید و وحدت
بخشی که توجیه کننده بودند همچون «جدیت خطر تروریسم» و «مبارزه با تروریسم» آغاز
شد.
11
سپتامبر روابط امنیتی و عملیاتی فرا آتلانتیکی را در سه شکل متجلی ساخت:الف-
همکاری پلیسی و قضایی
ب- توافق در هدف گیری شبکه
مالی تروریستها
ج- تعهد بر افزایش امنیت خطوط
هوایی
در این دوره روابط دو سوی
آتلانتیک به بالاترین درجه دوستی و اتحاد رسید.
2-
دوران بروز تنش و بحران در روابط فرا آتلانتیکی- عدم استقبال آمریکا در دخالت دادن
ناتو در عملیات افغانستان و همچنین طرح دکترین جنگ پیش دستانه جرج بوش که آمریکا
را به تک روی مجاز می دانست از جمله اختلافات بین ناتو و آمریکا بود که نقطه اوج
این اختلافات را در حمله به عراق می توانیم مشاهده کنیم جایی که آلمان و فرانسه به
مقابله جدی با ایالات متحده پرداختند. در این مقابله اروپاییان معتقد به روش های
چندجانبه و دیپلماتیک بودند اما آمریکا تنها گزینه ای را که انتخاب می کرد روش های
نظامی بود.با اوج گیری این اختلافات در دو سوی اقیانوس اطلس در حمله به عراق، ناتو
نیز کارآیی خود را از دست داد.
3-
دوران بازگشت به هماهنگی و همکاری 11 سپتامبر واقعه ای بود که به ناتو و فلسفه وجودی
آن هویتی جدید بخشید، پس از بحران به وجود آمده شرکای آمریکایی و اروپایی با معتدل
کردن رفتارهای خود که اتحادیه را به خطر انداخته سعی کردند بار دیگر در برابر
تهدیدات جدید و فزاینده به ویژه مباحث جهان اسلام، گسترش تروریسم و سلاح های کشتار
جمعی، متحد عمل کنند.
مفهوم جدید امنیت در عرضه بین
المللی باعث شد که دو طرف تصمیمات مشترکی را اتخاذ نمایند.
استراتژی
نوین ناتو
مفهوم استراتژی نوین ناتو
مفهوم استراتژیک یک سند رسمی
است که اهداف ، ماهیت و وظایف اساسی امنیتی ناتو را تعریف وتبیین میکند. این سند
همچنین ویژگیهای محیط امنیتی جدید بین المللی را شناسایی و بخشهای مختلف راهبرد
ناتو در خصوص نحوه مواجهه با تهدیدات امنیتی علیه سازمان را تشریح می نماید.
مفهوم استراتژیک ناتو اصول
اساسی عملیاتها و وظایف ناتو در آینده را نیز مشخص و تعریف کرده وبرهمیناساسکارکرد و ماموریتهای
نوین ناتو در محیط امنیتی جدید در چارچوب توصیه ها و تمهیدات مفهوم استراتژیک ناتو
قابل تحلیل خواهد بود. در این میان بازیگران بین المللی و منطقه ای و حتی ملی با
درک اهمیت موضوع، فعالیت فشرده وجدی را با هدف تاثیرگذاری
بر این مفهوم ، براساس منافع و اهداف خود انجام میدهند . آنچه مشخص است تلاش
مجموعه ناتو بر این است تا با استفاده از تجربیات سالهای گذشته و با هدف پاسخگویی
کاملتر به چالشها و تهدیدات نوین امنیتی مفهوم استراتژیک سازمان را تدوین و مصوب
نمایند که همین امر باعث خواهد شد تا نقطه عطفی را در روند تحولات ناتو در سال
آینده و همزمان با تصویب این سند استراتژیک شاهد باشیم.
سیر روند تهیه و تدوین مفهوم نوین
استراتژی ناتو
نشست سران ناتو در استراسبورگ
در بهار ۱۳۸۸، موضوع آینده ناتوورهیافت سازمان درخصوص نحوه مواجهه باچالشهای نوین امنیتی
رابه عنوانی کی ازدستورکارهای عمده خود مورد بررسی قرارداده و باتاکید براهمیت ناتو به عنوان
بستری مناسب برای مشورت امنیتی میان اروپاوآمریکا سندی راتصویب ومنتشرکرد که از آن
به عنوان " اعلامیه امنیت ناتو" یاد میشود.این اعلامیه با هدف تعریف نحوه
مواجهه ناتو با چالشهای نوین امنیتی درقرن 21 تهیه و ارایه گردیده ودرواقعآغاز روندتجدیدنظردرمفهوم
استراتژیک فعلی ناتو(مصوب 1999میلادی) میباشد.
براساس تصمیمات اتخاذشده
بایدتا نشست بعدی سران ناتودرپاییزسال آینده در پرتغال، تعریفی تازه ازمفهوم
استراتژیک سازمان ازسوی دبیرکل ناتوارایه گردد.
عناوین عمده مورد بررسی در مفهوم
نوین استراتژی ناتو
تروریسم، سلاحهای کشتار جمعی،
حملات شبکه، امنیت انرژی وتغییرات آب و هوایی از جمله چالشهای جدیدی هستند که
مفهوم نوین استراتژیک ناتو از طریق ایجاد اجماع میان اعضای سازمان در پی پاسخگویی
به این چالشها خواهد بود. دبیرکل ناتو در یکی از سخنرانیهای خود،ضمن اشاره به مطلب
فوق، اعلام کرد.
مفهوم نوین استراتژیک به پنج موضوع ذیل خواهد پرداخت:
1-
وظیفه اصلی ناتو دفاع از
سرزمین و مردم کشورهای عضو بوده و خواهد بود. دفاع سرزمینی اغلب از دور از مرزهای
کشورهای عضو مثلا از افغانستان آغاز میشود. این نوع دفاع نیازمند توانمندی لازم
برای مقابله با تهدیدات نوین امنیتی مانند تروریسم و دفاع سایبر( شبکه) میباشد.
2-
مفهوم نوین استراتژیک خواستار
تداوم تحولات نظامی باهدف فراهم کردن امکان پوشش کلیه وظایف ناتو ازدفاع دسته جمعی
گرفته تاانجام عملیاتهای حفظ صلح خواهدشد.اعضای ناتوتشویق خواهندشدتاهمکاری نزدیکی
بایکدیگرجهت کسب توانمندیهای کلیدی ناتو و تامین مالی عملیاتهای سازمان داشته
باشند.
3-
استراتژی نوین ناتو باید
مفهوم " رهیافت جامع " را مد نظر قرار دهد. امروزه چالشهای امنیتی به
تنهایی توسط ناتو قابل حل و فصل نیست. برهمین اساس شیوه های همکاری و هماهنگی با
سایر بازیگران بین المللی ازجمله سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپایی و نیز
سازمانهای گسترده غیر دولتی باید تعریف شود
4-
اهداف دیرین ناتودرچارچوب مفهوم نوین استراتژیک
ناتو بای مورد تاکید مجددقرارگیرد. ایجاداروپای آزاد ودرآرامش ازجمله این اهداف
بوده ودراین راستا سیاست درهای بازناتو
تداوم خواهد داشت.
5-
روابط با روسیه موضوع دیگری
است که مفهوم نوین باید به آن بپردازد. تداوم اختلافات با روسیه اجتناب ناپذیر است
اما این اختلافات نباید مانع از گروگان گیری کل روابط ناتو و روسیه گردد. روسیه و
ناتو منافع مشترک زیادی دارند از جمله در افغانستان، مبارزه با تروریسم وجلوگیریازاشاعههستهای. نوع روابط بایدبه گونه ای باشدکه به واسطه اختلافات پیش آمده به
نقطه صفراولیه برنگردیم.
به این
ترتیب با تصویب مفهوم نوین استراتژیک ناتو از سال 2010 میلادی ناتویی با شرح وظایف
و اختیارات جدید را در صحنه امنیت بین الملل شاهد خواهیم بود.
اهداف نوین ناتو
1-
تضعیف روسیه از طریق فروپاشی کشورهای همسو با روسیه و به عضویت در
آوردن کشورهای مشترک المنافع
2-
ایجاد زنجیره دولت های متحد امریکا در پیرامون روسیه به منظور جلوگیری از بازسازی
اقتدار گذشته آن
3-
تثبیت تسلط و اقتدار منطقه ای امریکا با همکاری کشورهای اروپایی
4-
فروپاشی حکومت های طرفدار روسیه از طریق اعمال فشارهای اقتصادی و قدرت نظامی و نیز
تغییر دولت های آنها از طریق حرکت های اجتماعی مخملی
5-
تسلط بر منابع انرژی از طریق شرکت های نفتی
6-
کمک به امریکا برای جبران کمبود نیروهای نظامی وی در خاورمیانه از طریق پذیرفتن
برخی مأموریت ها در کشورهایی مثل افغانستان و عراق.
در مجموع می توان نتیجه گرفت
که سازمان ناتو از یک حوزه عمل کوچک به یک حوزه عمل بزرگتر هدایت شده است. فلسفه
اصلی ناتو مقابله با نفوذ کمونیسم و دفاع از اروپا در برابر شوروی بوده که پس از
فروپاشی شوروی، مأموریت جدیدی برای آن تعریف شده که به جای دفاع از خود در برابر
شوروی به مقابله با تهدیداتی که نظام بینالمللی با آن مواجه است بپردازد.
وظایف جدید ناتو
1-
مقابله با تروریسم بین المللی
2-
دولت های ناپایدار و ناتوان و بررسی وضعیت آن دولت هایی که بی ثبات کننده نظم موجودجهانی هستند
3-
مبارزه با توسعه سلاح های کشتار جمعی
4-
منازعات و بحران های محلی و منطقه ای
درشرایط کنونی ناتودرحال
ظرفیت سازی وآماده شدن برای پاسخگویی به مأموریتهای فوق است. برای بسیاری این سؤال مطرح است
که آیا آمریکا در چارچوب ناتو، بهتر می تواند به اهداف خود برسد یا باید به سمت
"ائتلاف اراده ها" جلو برود گرچه الزاماً این اراده ها می توانند عضو یک
اتحادیه نباشند. برخی دولت ها مانند آمریکا، معتقدند بعضی اهداف نمی تواند معطل
ناتو و شورای امنیت سازمان ملل باقی بماند.
موقعیت استراتژیک ترکیه در ناتو
ترکیه به جهات مختلف دارای
اهمیت است که برجسته ترین موارد آن به شرح ذیل است
:
1-
موقعیت جغرافیایی
ترکیه از دو شبه جزیره
آناتولی و تراس شرقی تشکیل شده که شامل بخش اروپایی و اروپایی می شود . این دو بخش
به وسیله دریای مرمره و تنگه داردانل به هم مرتبط اند . این تنگه ها راه مواصلاتی
کشورهای همسایه آسیایی ترکیه به مدیترانه هستند . ترکیه پل ارتباطی دو قاره اروپا – آسیا است و نیز قاره اروپا را به خاورمیانه
متصل می کند . ( قاسمی ، 1374
(
2-
ارزش نظامی ترکیه
موقعیت استراتژیک ترکیه ارزش
نظامی خاصی به آن داده است . ترکیه در دوره جنگ سرد هم پیمان غرب و خط مقدم جبهه
جنوب شرقی پیمان ناتو در مقابل شوروی محسوب می شد . ترکیه حلقه اتصال مواصلاتی در
ابعاد زمینی ، دریایی و هوایی بین دو قاره اروپا و آسیاست
.
از سوی دیگر جایگاه ممتازی در
کنترل مناطق همجوار ایران و عراق است . تسلط بر دو تنگه بفر و داردانل ارزش نظامی
بالایی در منطقه غرب آسیا برای ترکیه ایجاد کرده است . ترکیه جایگاه ارزشمندی نزد
ناتو داشته و نقش ویژه ای ایفا می کند . علاقه و گرایش ترکیه به غرب باعث شده سال
های زیادی منتظر پیوستن به اتحادیه اروپا بماند
.
3-
همسایگی ترکیه با شوروی سابق
بر این اساس ترکیه یک حلقه از
کمربند امنیتی به حساب می آید که انگلیسی ها با پیمان بغداد و آمریکا با پیمان
سنتو در دوره روس ها کشیده بودند . علیرغم فروپاشی شوروی سابق همچنان ترکیه به
عنوان نزدیک ترین و آسان ترین راه به مناطق بحرانی آسیای مرکزی و قفقاز ،
خاورمیانه و برای غرب و اسرائیل به حساب می آید
.
4-
همسایگی ترکیه با مراکز بحرانی منطقه
کشور ترکیه خود بحران زاست .
اختلافات مرزی ترکیه با یونان ، بحران آب با سوریه و عراق ، بحران داخلی کردها ،
مشکل دیرینه ترکیه بر سر ارامنه ، تلاش ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا و ...
ترکیه را به عنوان یکی از کانون های مورد توجه جهان درآورده است .
5-
ناحیه محور با هارتلند
ترکیه در منطقه هلالی داخلی و
اطراف منطقه محور قرار دارد . از این رو در استراتژی های خشکی محور همواره جایگاه
مهمی داشته است . ترکیه و ایران همواره در استراتژی سد نفوذ آمریکا در مقابله با شوروی
نقش مهم و اساسی داشته است .
6-
قدرت دریایی ماهان ( آلفرد ماهان(
این سرزمین از نظر ژئو
استراتژی به دلیل آنکه منطقه تماس بین اوراسیا محسوب می شود رابط استراتژی بحری و
بری است .
7-
موقعیت ترانزیتی ممتاز
تسلط ترکیه بر حوزه های
دریایی مدیترانه ، اژه ، دریای سیاه و آبراه های بسفر و داردانل موقعیت ویژه
استراتژیک این کشور است . همه شناورها که بین دریای اژه و دریای سیاه در رفت و آمد
هستند ناچارند 320 کیلومتر از راه را در آب های ترکیه باشند تنگه های ترکیه تنها
راه خروج کشتی های روسی در دریای سیاه هستند
.
8-
ژئواکونومیک
جنگ عراق علیه ایران ، تجاوز
عراق به کویت ، حضور فزاینده آمریکا در منطقه خلیج فارس ، حادثه 11 سپتامبر و
اشغال افغانستان و حمله به عراق و اشغال این کشور توسط آمریکا نشان دهنده نیاز
جهان به انرژی است . ترکیه با وسعت بالا و در همسایگی کشورهای دارای این منابع است .
9- موقعیت ژئوپلتیک تنگه بسفر و داردانل دارای
اهمیت برجسته ای در کشتیرانی و اتصال کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی است.
10-
خط انتقال گاز ناباکو
این خط به طول تقریبی 3300
کیلومتر و دارای ظرفیت انتقال گاز 33 میلیارد متر مکعب از بزرگترین پروژه های گازی
جهان است که گاز را از ترکمنستان ، آذربایجان و شمال عراق به اروپا انتقال می دهد
. این خط جایگزین خط انتقال گاز خلیج فارس از طریق ایران شد ولی با نزدیک شدن
روسیه آن نگرانی هایی را به وجود آورده است . ب : تأسیسات ناتو در ترکیه
1-
ناتو پس از تغییر استراتژی
این سازمان تصمیم به تغییر ساختار مقرهای فرماندهی خود در مناطق مختلف در جهان را
گرفت . بر اساس ساختار جدید ، قرارگاه نیروی زمینی در جنوب شرقی اروپا و قرارگاه
نیروی هوایی تاکتیکی ششم مستقر در ازمیر را منحل و قرارگاه مشترک هوایی ناتو را
جایگزین آن کرد . این قرارگاه که در ازمیر قرار دارد مسئولیت مشترک نظارت ، طرح
ریزی و اجرای کلیه مأموریت های هوایی را عهده دار شد
.
2-
پایگاه اینجرلیک اصلی ترین پایگاه ناتو در شرق مدیترانه عمل می کند به شکلی که
عملیات هوایی بسیاری در جنگ اول خلیج فارس علیه عراق از این پایگاه انجام می شد .
هم اکنون 10 فروند هواپیمای سوخت رسان برای پشتیبانی از عملیات ناتو در افغانستان
به همراه تعدادی از پرسنل در پایگاه حضور دارند
.
3- قرارگاه نیروی زمینی جنوب شرقی اروپا و قرارگاه
نیروی هوایی تاکتیکی ششم ناتو هردو در ازمیر مستقر هستند . افسران ترک و چهار کشور
آمریکا ، انگلیس ، آلمان و ایتالیا در این پایگاه حضور دارند . این پایگاه برای
فرماندهی نیروی هوایی منطقه تأسیس شده است . همچنین مسئولیت کنترل پایگاه های
هوایی و عملیات در منطقه جنوب شرق اروپا را بر عهده دارد
.
4-
ترکیه در راستای همکاری با نیروهای ناتو اقدامات ذیل را انجام می دهد :
یک گروهان مهندس ، یک آتشبار
توپخانه و یک واحد پشتیبانی در اختیار فرماندهی نیروهای متحرک اروپا
یک قرارگاه تاکتیکی لشکر
مکانیزه ، 2 تیپ و یک گروهان مهندسی - رزمی در اختیار واکنش سریع
یک فروند کشتی مین شکار و یک
فروند ناو کنترل و فرماندهی در اختیار نیروی مین جمع کن مدیترانه
یک فروند فریگیت در اختیار
نیروی دریایی مدیترانه ای ناتو
اسکادران هواپیمای F-16 و دو اسکادران هواپیمای F4 در اختیار نیروهای واکنش سریع شاخه
جنوب
ج : قرارگاه های ناتو در ترکیه
- قرارگاه هوایی جنوب شرق ناتو در ازمیر
- قرارگاه جنوب شرق نیروی زمینی در ازمیر
- ایستگاه های رله و اعلام خبر ناتو که فعلا در اختیار ترکیه
ولی در صورت نیاز تحویل ناتو می شود.
د : پایگاه های نظامی ناتو در
ترکیه
پایگاه های اینجرلیک ناتو ،
پایگاه هوایی ازمیر ، پایگاه هم ده محبت ، پایگاه هوایی شیعه ، پایگاه هوایی نهم
جت بالیک اسیر ، پایگاه اختلاطی بل در آنکارا ، پایگاه هوایی مرزیفون ، بارتن ،
پاناک قلعه ، پرنیجیک در دیاربکر ، اسکی شهیر ، بورنا در ازمیر ، ازمیت کوتاهیا ،
لوله بورگاز ، شارکیس لادر سیواس ، چورلو ، باندرما ، اسکندرون ، پازار در شهرریز
، ارزروم ، افیون کاراحیصار و مراکز متحد عملیات هوایی ناتو در استان ماردین ترکیه
قرار دارند .
به علاوه ترکیه در دریای سیاه
و 6 کشور ساحلی هم در چارچوب ناتو فعالیت می کند . ترکیه در لبنان ، افغانستان ،
بالکان ، سودان ، دارفور ، کنگو در قالب ناتو نیرو دارد . پایگاه باتمان در ترکیه
مقر هواپیماهای اطلاعاتی بدون خلبان نظیر ده فروند هواپیمای هرو ساخت اسرائیل است .
ه : اقدامات مهم نظامی ترکیه در
قالب همکاری با ناتو
1-
اعزام نیروی نظامی به جنگ کره در سال 1953
2-
مشارکت در مأموریت حفظ صلح در بوسنی ، کوزوو ، آلبانی و سومالی
3-
اعزام نیرو به افغانستان
4-
گشت زنی ناوهای ناتو در مدیترانه در قالب نیروهای ایساف
5-
رزمایش مشترک با تو ( سالانه 5 رزمایش(
6-
احداث پایگاه های جدید ناتو در ترکیه
در مجموع ترکیه یکی از
کشورهای مهم و استراتژیک در ناتو جهت انجام عملیات این سازمان در قاره آسیا و
منطقه خاورمیانه است . با توجه به حجم استفاده های مختلف ناتو از خاک ترکیه به
عنوان پایگاه نظامی و عملیات های گوناگون جایگاه ترکیه غیر قابل چشم پوشی برای
ناتو و محور اقدامات این سازمان در منطقه حساس خاورمیانه و جهان اسلام است .
رابطه
ترکیه و ناتو و چگونگی تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی روابط ایران با خارج از کشور
از دوره صفویه به صورت منظم شکل گرفت . اعزام سفرا از این دوره به بعد مرسوم شد .
صفوی ها مانند سدی در مقابل عثمانی ظاهر شدند . اروپائیان از ایران به عنوان
ابزاری جهت سرگرم ساختن عثمانی از طرف شرق استفاده می کردند . اختلافات مذهبی
دستاویزی برای آغاز جنگ بین صفویه و عثمانی شد که چالدران یکی از این جنگ ها بود .
پیمان صلح آماسیا بین ایران و عثمانی اولین معاهده بین دو امپراطوری بود . اما
عثمانی ها طی پیمان صلحی با روسیه ( پیمان بخارست ) متعهد کمک به سپاه روس در
مقابل ایران شدند که افشای آن منجر به تیرگی روابط ایران و عثمانی شد . جنگ های
دیگری پس از این قضایا صورت گرفت .
با فروپاشی عثمانی و قدرت
گرفتن قاجاریه روابط ایران و عثمانی بهبود یافت و آخرین جنگ بین ایران و عثمانی با
تحریک تزار روسیه در زمان فتحعلی شاه قاجار رخ داد که با معاهده ارزروم تمام شد .
اوایل قرن 20 روس ها و انگلیس ها قدرت برتر جهان محسوب می شدند . روسیه برای
دسترسی به آب های گرم نیاز به عبور از ایران به خلیج فارس را داشت و همچنین برای
رسیدن به مدیترانه باید از ترکیه عبور می کرد . انگلستان برای امنیت هندوستان مانع
از دسترسی روسیه به ایران می شد . در دوره رضاشاه وی تلاش به کپی برداری از
اقدامات آتاتورک در ترکیه کرد . به طور طبیعی با سفر وی به این کشور و تمایل هر دو
در گرایش به غرب و دوری هردو از مذهب و تلاش برای پیشرفت وجه مشترک هردو نفر بود .
رضاخان و آتاتورک هردو از خطر کمونیسم نگران بودند . در عین حال آتاتورک یک ملی
گرای متعصبی بود ولی رضاخان به اندازه وی حساسیت نداشت . ویژگی های مشترک رضاخان و
آتاتورک منجر به ارتقای سطح روابط ترکیه و ایران شد.
در دوره محمدرضاشاه علیرغم
گرایش هردو کشور به غرب روابط ایران و ترکیه دارای فراز و نشیب هایی بود . ترکیه پان
ترکیسم بودند ولی محمدرضا نسبت به آذری زبان ها احساس بی اعتمادی می کرد . ترک ها
هم در این دوره کارشکنی هایی در امور تجارت داشتند . ولی پیمان بغداد و سنتو در
این دوره امضا شد . روابط ایران –
ترکیه در این دوره متأثر از سیاست های آمریکا و در چارچوب منطقه ای بود . دشمنی با
کمونیسم توسط ایران و ترکیه باعث حل مسالمت آمیز مناقشات می شد .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و
خروج ایران از پیمان سنتو روابط دو کشور را کاهش یافت . اما روابط اقتصادی دو کشور
افزایش یافت . اکو در همین چارچوب طراحی شد . پایان جنگ تحمیلی منجر به افزایش
روابط اقتصادی شد . سیاست ترکیه در این دوره ترکیبی از دوستی و دشمنی بود .
موقعیت ژئوپلتیکی ایران به
شکلی است که می تواند آن را به زیر سیستم های مختلف هویتی – سیاسی در سطح منطقه متصل نماید . عنصر
شیعی در ایران به خصوص بعد از سقوط صدام در عراق باعث افزایش نفوذ ایران شد . ترکیه
نیز تقریباً همین وضعیت را با درصد کاهش و افزایش در برخی جهات را داشت . این
مسئله به طور طبیعی رقابت بین دو کشور را جدی تر کرده و امنیت ملی ما را متأثر
خواهد کرد . در این زمینه مواردی را بررسی خواهیم نمود
:
1-
روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی ترکیه به دنبال استفاده از
قدرت نرم خود در منطقه برای حل مشکلات سیاسی موجود است . از طرفی امنیت رژیم
صهیونیستی برای اعضای ناتو به ویژه آمریکا امری حیاتی است . هر رئیس جمهوری در
آمریکا انتخاب می شود تعهد به امنیت اسرائیل را اعلام می کند . اروپائی ها امنیت
این رژیم را اولویت اول خود می دانند . عده ای معتقدند نصب سپر دفاع موشکی در
ترکیه برای مقابله با موشک های ایران در مقابل رژیم صهیونیستی است . ترکیه در دوره
های مختلف روابط حسنه ای با اسرائیل داشته است . اگر چه در دولت اسلام گرای اردوغان سخنانی علیه
این رژیم مطرح شد ولی این سیاست ادامه نیافت . ترکیه به خوبی حساسیت غرب نسبت به
رژیم صهیونیستی را می فهمد بنابراین روابط ترکیه – اسرائیل می تواند مرزهای ایران را در
دسترس صهیونیست ها قرار داده و زمینه جاسوسی آنان از ایران اسلامی را فراهم نماید
. ( میرفخرایی ، 1391
(
2-
ناتو در همسایگی ایران حضور گسترده ناتو در کشور
ترکیه و ادعاهای جدید این سازمان در تغییر رویکردهایش می تواند دردسرساز شود .
ناتو علاوه بر امنیت کشورهای عضو نسبت به حقوق بشر و سایر مسائل ، حتی زیست محیطی
هم موضع گیری می کند . ناتو با توجه به سیاست های اعضای برجسته اش همانند آمریکا و
فرانسه و انگلیس مدعی دخالت در امور داخلی ایران باشد . ( منوری ، 1384 (
3-
افزایش رقابت های نظامی و تسلیحاتی حضور ناتو در ترکیه و اقدامات
نظامی این سازمان اگرچه منجر به احساس امنیت برای ترکیه و هم پیمانان غربی خواهد
داشت اما به طور طبیعی کشورهای غیرعضو برای کاستن از عوارض حضور ناتو در همسایگی
خود اقدام به خرید و نوسازی تسلیحات نظامی خود خواهد کرد . هزینه ایجاد امنیت با
حضور ناتو افزایش می یابد و رقابت های تسلیحاتی افزایش خواهد یافت . افزایش هزینه
نظامی گری به کاهش هزینه های تحصیل ، بهداشت و ... خواهد انجامید .
4-
تقویت جریان طرفدار غرب در ایران حضور ناتو در ترکیه و همسایگی
ایران باعث اعتماد به نفس جریان طرفدار غرب در ایران خواهد شد . در ضمن ناتو می
تواند به بهانه های مختلف از جمله عدم رعایت حقوق زندانیان سیاسی در امور داخلی ایران دخالت
نماید . همچنان که در قضایای فتنه 88 این مسئله از سوی مسئولین ناتو بیان شد .
5-
تقویت اسلام سکولار در مقابل اسلام ناب ترکیه کشوری مسلمان است و
دولت اسلام گرای فعلی با رأی مردم انتخاب شده است . آنان معتقد به نقش مردم در
مشارکت سیاسی اند . در عین اینکه روابط خوبی با غرب دارند ، اسلام خاصی را هم
تبلیغ می کنند . ترک ها خود را نماینده جهان اسلام در غرب و نماینده غرب در جهان
اسلام می دانند . در تحولات اخیر منطقه ترک ها سیاست دخالت در امور سوریه را اتخاذ
کردند ، البته به بهانه حمایت از مردم سوریه که مغایر با سیاست های ج . ا. ا بود .
ترک ها در مقابله با داعش هم عملکرد منفی ای داشتند و به شکل هایی از این گروه
حمایت کردند . در مقابل دولت شیعی عراق هم موضع خصمانه ای داشتند که باعث تیرگی روابط
با ایران هم شد . ارتقای جایگاه ترکیه به معنی زیر سؤال رفتن اسلام شیعی و حکومت
دینی در ج . ا . ا است .
6-
تأثیر بر مذاکرات هسته ای
غربی ها از زمان آغاز مذاکرات
هسته ای با ایران همواره بر روی میز بودن همه گزینه ها تأکید کرده اند . ناتو ابزار
نظامی غرب در منطقه است و ترکیه خط اول ناتو در مواجه با دشمنان آن محسوب می شود . طبیعی است که
حضور ناتو در ترکیه می تواند منجر به جنگ محدود و یا نامحدود با ایران اسلامی شود .
7-
کاهش یا افزایش تحریم ها تلاش ناتو در ورود به مسائل غیر
نظامی و استفاده این سازمان از همه ابزار علیه مخالفان می تواند زمینه ساز افزایش
تحریم ها علیه ایران باشد . ناتو ابزار نظامی جهت کنترل اعمال تحریم ها را دارد .
ترکیه نیز به دلیل همسایگی با ایران و داشتن ارتباط هوایی ، زمینی و دریایی زمینه
شدت یافتن تحریم ها را دارد و ناتو می تواند از این کشور در این موضوع هم استفاده
کند .
جمع بندی و
نتیجه گیری با تغییر اهداف ، ماهیت و
استراتژی ناتو و تلاش این سازمان برای توسعه به سمت شرق ترکیه دارای موقعیت ویژه
برای حضور این سازمان در راستای اجرای اهداف توسعه طلبانه ناتو است . تمایل ترکیه
به نقش آفرینی در مسائل منطقه و ارائه نوع جدیدی از اسلام توسط حاکمان جدید این
کشور ، ترکیه و ناتو را در مسیر بهره گیری از ظرفیت های یکدیگر در راستای رسیدن به
اهداف سیاسی – اقتصادی قرار داده است .
ترکیه دارای موقعیت
ژئواستراتژیک ، ژئواکونومیک به عنوان حلقه اتصال دو قاره آسیا و اروپا ارزش بالایی
برای ایجاد تعادل برای قدرت های جهانی است
.
تعهد ترکیه به ناتو از یک سو
و سیاست های جدید ناتو دارای تأثیرات مختلفی بر امنیت ملی ایران خواهد داشت .
تقویت جریان طرفدار غرب در ایران ، زیر سؤال بردن مدل حکومت دینی در ایران ، تعارض
سیاست های منطقه و تأثیر برمذاکرات هسته ای و تحریم ها و ... از جمله این مسائل
است .
به نظر می رسد توسعه حوزه
نفوذ منطقه ای از طرفی و کاهش وابستگی به خارج در مسائل استراتژیک ، برقراری رابطه
متعادل با ترکیه و افزایش هزینه دخالت در ایران برای ترکیه و ناتو به روش های
مختلف می تواند بازدارنده از تحرکات منفی حضور ناتو در ترکیه بر امنیت ملی ما بود .
منابع:
الف
)کتاب
1-
دارمی، سلیمه؛ ناتو در قرن بیست و یکم، تهران، انتشارات موسسهی فرهنگی مطالعات و
تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، اسفند 1386، چاپ اول، ص24
2-
طلوعی، محمود؛ فرهنگ جامع سیاسی، تهران، انتشارات سخن،1372، چاپ
اول، .
3-
کوزنتسوف و الکساندروف؛ دو پیمان ناتو و ورشو، ترجمهی منوچهر زمان و پرویز
هوشتکی، تهران، انتشارات ابوریحان، آبان 1361، چاپ اول.
4-
میرفخرایی ، سید حسن ، روسیه و ناتو ( 1392 ) تهران ، پژوهشکده مطالعات راهبردی )
.ص213
5-
مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ایران معاصر تهران – کتاب اروپا (6) ویژه ناتو – 1386 ص 237-183.
6-
محمدی محمود ، اثر مأموریت های جدید ناتو بر
منافع امنیت ج . ا . ا ، تهران1389 ، معاونت پژوهش های روابط بین الملل.
7-
عبدالله خانی،علی،نظریه های امنیت ،(1383) جلد اول،موسسه فرهنگی مطالعات وتحقیقات
بین المللی ابرار معاصر تهران.
مقالات و سایتها
1-
تیشه یار ماندانا، بررسی پیامدهای حضور
ناتو در همسایگی ایران ، فصلنامه راهبرد مجلس ، سال دوازدهم شماره 47. ص184-.164
2-
ترابی ، قاسم ، گسترش سامانه های دفاع موشکی آمریکا در خاورمیانه و امنیت ج . ا .
ا ، فصلنامه راهبرد دفاعی ، شماره 31 ، زمستان 1389 ص224-196.
3-
شیرازی ، محسن ، دو هفته نامه پگاه حوزه ، ناتو و گسترش به شرق ؛ و پیامدهای امنیتی برای ایران ، شماره
228 و فروردین 87 . ص28.
4-
سایت باشگاه اندیشه
http://www.bashgah.net/fa/content/show/42253